گناه شناسی



شماثانیه دیگر منتقل خواهید شد
0 6

از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام  نقل شده است که فرمودند: خَیرُ النّاسِ رَجُلٌ حَبَسَ نَفسَهُ فِی سَبیلِ اللَّهِ یُجاهِدُ أعداءَهُ یَلتَمِسُ المَوتَ أوِ القَتلَ فی مَصافِّهِ؛ بهترین مردم کسی است خود را در راه خدا وقف کرده و با دشمنان او به نبرد برمی‌خیزد و مرگ یا کشته شدن در میدان نبرد را آرزو می‌کند(مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۷)

شاید این پست ها را هم بپسندید

جهاد و شهادت در راه خدا توفیقی است که نصیب هرکسی نمی‌شود و هرکسی این لیاقت را ندارد که عنوان مجاهد فی سبیل الله و شهید در راه خدا را با خود یدک بکشد. آری سردار قاسم سلیمانی شدن لیاقت می‌خواهد که نصیب هرکسی نمی شود.

در این پست تعدادی روایت درباره فضائل جهاد جمع‌آوری شده است:

 حضرت رسول‌الله صلی الله علیه و آله فرمودند:

یُباهِی اللَّهُ تَعالی المَلائِکهَ بِالمُجاهِدینَ؛ خداوند بزرگ با مجاهدان بر فرشتگان می‌بالد. » (جامع الأخبار، ص ۹۳)

 حضرت رسول‌الله صلی الله علیه و آله فرمودند:

 أقرَبُ النّاسِ مِن دَرجَهِ النُّبوَّهِ أهلُ الجِهادِ و أهلُ العِلمِ؛ نزدیک‌ترین مردم به مقام نبوّت، اهل جهاد و دانش‌اند. » (کنزالعمّال، ح ۱۰۶۴۷)

 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

المُجاهِدونَ تُفتَحُ لَهُم أبوابُ السَّماءِ؛ درهای آسمان به روی مجاهدان گشوده می‌شود.» (غررالحکم، ح ۱۳۴۷)

 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

 إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّهِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخاصَّهِ أولیائِهِ؛ جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را بر روی اولیای خاص خود گشوده است. » (نهج‌البلاغه، خطبه ۲۷)

 حضرت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله فرمودند:

ثلاثهٌ حقٌ علی الله تعالی عونُهم، المجاهدُ فی سبیلِ اللهِ و المکاتِبُ الذی یُریدُ الاَداءَ و الناکحْ الذّی یُریُد العفافَ؛ سه گروه بر خداوند متعال حق دارند تا آنها را یاری کند: مجاهد در راه خدا و کسی که سعی می‌کند تا قرض خویش را ادا کند و آنکه می‌خواهد ازدواج کند تا دامن خویش را پاک نگه دارد. » (نهج الفصاحه، ح ۱۲۱۹)

 حضرت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله فرمودند:

مَن جُرِحَ فی سَبیلِ اللّه جاءَ یَومَ القِیامَهِ رِیحُهُ کَرِیحِ المِسکِ ولَونُهُ لَونُ اَّعفَرانِ، علَیهِ طابَعُ الشُّهَداءِ، ومَن سَألَ اللّه الشهادَهَ مُخلِصا أعطاهُ اللّه أجرَ شَهیدٍ وإن ماتَ علی فِراشِهِ؛ هرکـه در راه خـدا مـجروح شـود، در روز قیامت در حالی می‌آید که بویش همچون بوی مشک باشد و رنگش مانند رنگ زعفران و نشان شهیدان بر اوست و هرکه از روی اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد، خداوند اجر شهید به وی دهد هر چند در بسترش بمیرد. (کنز العمّال: ۱۱۱۴۴ منتخب میزان الحکمه: ۳۰۶)

 حضرت رسول‌الله صلّی الله علیه و آله فرمودند: یُباهِی اللَّهُ تَعالی الْمَلائِکَه بِالْمُجاهِدینَ؛ خداوند بزرگ با مجاهدان بر فرشتگان می‌بالد»(جامع الأخبار، ص ۹۳)

 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

إِنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أَبوابِ الجَنَّهِ فَتَحَهُ اللّه لِخاصَّهِ أَولیائِهِ وَهُوَ لِباسُ التَّقوی وَدِرعُ اللّه الحَصینَهِ وَجُنَّتُهُ الوَثیقَهُ؛

براستی که جهاد یکی از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست»(نهج‌البلاغه، خطبه ۲۷)

 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند:

اَلمُجاهِدُونَ تُفتَحُ لَهُم أبوابُ السَّماءِ؛ درهای آسمان بر روی مجاهدان گشوده می‌شود.»(غرر الحکم و درر الکلم، حدیث ۱۳۴۷)

 حضرت رسول‌الله صلی الله علیه و آله وسلم:

اِنَّ اللّه‌َ یُحِبُّ الرَّجُلَ القَوِی المُبْدِئَ الْمُعیدَ عَلَی الْفَرَسِ المُبْدِئَ المُعیدِ؛ خداوند مردِ نیرومندی را که همیشه برای جهاد پا به رکاب است دوست دارد.»(بحارالأنوار، ج ۶۴، ص ۱۸۴، ح ۴۰.)

 حضرت رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

المُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ قُوّادُ أهلِ الجَنَّهِ؛ رزمندگان در راه خدا، راهبران اهل بهشت‌اند.»(بحار الأنوار ج ۸ ص ۱۹۹)

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=36192


شماثانیه دیگر منتقل خواهید شد

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/5/3/17/1556889494751169.jpeg

یکی از اصلی‌ترین علل شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه توطئه و تهاجم فرهنگی ابرقدرت‌ها و استعمارگران است. آن‌ها دقیقاً همان کاری را می‌خواهند با ایران بکنند که با کشور اسلامی آندلس در قلب اروپای چند صد سال پیش انجام دادند که از آن به پروژه اندلسیزاسیون تعبیر می‌شود.

پروژه اندلسیزاسیون نوعی از براندازی نرم است که از طریق تضعیف و جایگزینی باورها و ارزش‌ها، استحاله فرهنگی و فساد اقتصادی، پروژه ناکارآمد سازی و فروپاشی نظام ی به نتیجه می‌رسد.

وقتی‌که مردم جامعه‌ای، فکر و ذهنشان به تجمل‌گرایی، مدپرستی، خودنمایی، فخرفروشی، چشم‌چرانی، شهوت‌رانی و سایر مفاسد اخلاقی باشد به‌مرور اعتقادات دینی، غیرت و تعصبات وطن پرستانه در آن‌ها از بین می‌رود و درنهایت جامعه از درون تهی شده و توان مقاومت در برابر تهدیدات خارجی از مردم گرفته می‌شود و طعمه مناسبی می‌شود برای استعمار و استثمار استعمارگران.

شواهد بسیار زیادی مبنی بر دست داشتن دشمنان در بروز این پدیده در ایران وجود دارد؛ از جمله اینکه مارتین ایندک – نظریه‌پرداز صهیونیست آمریکایی – گفته است:

ما دیگر نمی‌توانیم در ایران روی تحریکات دانش جویی حساب کنیم و دیگر نمی‌شود دانش جویان را به خیابان‌ها بیاوریم.

پروژه فعلی ما این است که حجاب را از ن ایران بگیریم. ن بی‌حجاب علامت مخالفت با حکومت دینی ایران خواهند شد.»[1]


[1]. هفته‌نامه پرتو، 16 دی‌ماه 81، شماره 162، ص 2.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/H5KQF

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/5/2/19/1556808455006591.jpeg

0 ۱۱۷

شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که آیا با ازدواج همه انحرافات جنسی برطرف می‌شود؟ آیا کسی که ازدواج کرده دیگر به دنبال انحرافات جنسی نمی‌رود؟

پاسخ:

واقعیت این است که ازدواج افراد باتقوا را از خطر گناه نجات می‌دهد ولی اگر افراد متأهل حرمت‌ها را حفظ نکند، مراقبت چشم و گوش و زبان و اندیشه و کیفیت پوشش خود نباشد و از خلوت و اختلاط و معاشرت با نامحرمان پرهیز نکند نه‌تنها ازدواج آن‌ها از جهت محافظت از ارتکاب گناه فایده‌ای ندارد بلکه ممکن است سکوی پرتاب آنان به‌سوی فساد، فحشاء و خیانت باشد چراکه به‌قول‌معروف بعد از ازدواج چشم و گوششان بازتر شده است و این واقعیتی است که همه متأهلین بدان اذعان دارند و طبق آمارهایی هم که وجود دارد فساد و فحشاء در بین متأهلین کم نیست.

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم درباره ازدواج می‌فرمایند:

مَن تَزَوَّجَ فقد أحرَزَ نِصفَ دِینِهِ، فَلْیتَّقِ اللّهَ فی النِّصفَ الباقی؛

هرگاه کسی ازدواج کند، نصف دینش را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند.»[1]

فرمایش حضرت به این معنا نیست که هرکسی که ازدواج کرد نصف دینش را تکوینا کامل کرده است بلکه به این معناست که ازدواج می‌تواند اسباب حفظ دین مؤمن را فراهم کند. لذا اگر کسی بعد از ازدواج تقوا و حیا نداشته باشد، ممکن است دین و ایمانش را هم از دست بدهد.


[1]. میزان الحکمه، ج‏5، ص: 83، حدیث 8007.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/mFO92

0 ۱۸۴

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/30/8/1556596560089793.jpeg

مرد باغیرت کسی است که نه به حرم و حریم دیگری وارد می‌شود و نه اجازه می‌دهد که شخصی دیگر به حریم و حرم او وارد شود. یعنی نه ظالم است و نه مظلوم! لذا حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

مَا زَنَی غَیُورٌ قَطُّ؛ انسان باغیرت، هرگز نمی‌کند».[1]

امام صادق علیه‌السلام هم این‌چنین هشدار می‌دهند:

امَا یَخْشَی الَّذِینَ یَنْظُرُونَ فِی ادْبَارِ النِّساءِ انْ یَبْتَلُوا بِذلِکَ فِی نِسَائِهِمْ؛ آیا کسانی که به پشت ن می‌نگرند (چشمشان به دنبال ناموس مردم است)، نمی‌ترسند که نشان هم به این نگاه‌های آلوده مبتلا شوند؟! (دیگران به ن آنان نگاه کنند).»[2]

یعنی می‌خواهند بفرمایند که:

  1. نگاه به ناموس مردم، وارد شدن به حریم دیگران است و اگر غیرت داری به حریم دیگران وارد نشو.
  2. هر کس به حریم دیگران وارد شد، قانون طبیعت این است که به حریمش وارد می‌شوند و ورود شخص به حریم دیگران مساوی است با ورود دیگران به حریم آن شخص.

هر که باشد نظرش در پیِ ناموس کسان

 پیِ ناموسِ وی اُفتد نظر بُلهوسان


[1]. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج 19، ص 211.

[2]. الکافی، ج 5، ص 553.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/lhO1z

0 ۸۱

عفت در گفتار وم رعایت عفت در گفتگو با نامحرم

لحن، آهنگ، محتوا و نحوه چینش کلمات باید طوری نباشد که موجب تحریک یا طمع در نامحرمان شود

خداوند متعال در مورد آهنگ و لحن گفتگو با نامحرمان خطاب به ن می‌فرمایند:

…فَلا تَخْضَعنَ بِالْقَولِ فَیطْمَعَ الذّی فی قَلبهِ مَرَضٌ؛ پس (به هنگام صحبت کردن با نامحرم) با ناز و عشوه و خضوع سخن نگویید تا آن‌کسی که در دلش مرض دارد (تحریک نشده و) نسبت به شما طمع بورزد» [1]

فَلا تَخْضَعنَ بِالْقَولِ فَیطْمَعَ الذّی فی قَلبهِ مَرَضٌ وم رعایت عفت در گفتگو با نامحرم

نحوه چینش کلمات و حرف زدن دختر حضرت شعیب علیه اسلام با حضرت موسی علیه‌السلام الگوی مناسبی برای ن مؤمن است. که چطور حرف بزنند تا نامحرمان را به خیالات واهی نیندازند.

بعدازاینکه حضرت موسی علیه‌السلام به دختران شعیب در آب دادن گوسفندان کمک کرد، حضرت شعیب علیه‌السلام پیامی را به‌وسیله یکی از دخترانش به حضرت موسی علیه‌السلام پیامی فرستاد.

دختر شعیب پیام را این‌گونه رساند:

قَالَتْ إِنَّ أَبِی یدْعُوک لِیجْزِیک أَجْرَ مَا سَقَیتَ لَناَ؛ پدرم شمارا فرامی‌خواند تا برای آب دادن به گوسفندان ما، پاداشت دهد»[2]

درحالی‌که می‌توانست بگوید: به خانه ما بیا! پدرم با شما کار دارد!»

اما این‌چنین نگفت چراکه ممکن است در ذهن جوان نامحرم، افکار ناروا خطور کند و گمان ببرد که این دعوت از سوی دختر بوده است بلکه می‌گوید: پدرم تو را دعوت کرده است» و همچنین علت دعوت پدر را هم توضیح می‌دهد تا فکری بدی به ذهن جوان خطور نکند.


[1]. احزاب آیه 32.

[2]. قصص آیه ۲۵.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/8xMqr

بااینکه تمام جزئیات دین در قرآن نیامده است ولی به‌حکم حجاب در آیات متعددی پرداخته‌شده است که این خودش اهمیت موضوع را می‌رساند.

در ادامه  نوشته چند مورد از آیات مربوط به موضوع حجاب بیان می‌شود:

سوره نور آیه 31:

و به ن باایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فروبندند و پاک‌دامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه طبعاً از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا ن [هم‌کیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بی‌نیازند یا کودکانی که بر عورت‌های ن وقوف حاصل نکرده‌اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به‌گونه‌ای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته می‌دارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید.»[1]

وم حفظ عفت در نگاه و عفت در زینت از سوی ن دستور حجاب در کجای قرآن آمده است؟

وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ  1066x792 دستور حجاب در کجای قرآن آمده است؟

حجاب کامل دستور حجاب در کجای قرآن آمده است؟

سوره احزاب آیات 32 و 33:

ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از ن معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید; پس به‌گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگوئید. و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید …»[2]

نکته: در این دو آیه ،خداوند ، مخاطب خود را ن پیغمبر قرار داده که طبق نظر مفسرین ،مخاطب این آیه خاص است ولی مراد ،عام است و شامل همه ن مسلمان می‌شود.

سوره احزاب آیه 59:

ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به ن مؤمنین بگو که ‌جلبابهای ( روسری‌ها ) خویش را به خود نزدیک سازند . این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک‌تر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سرزده توبه کنند که) خدا آمرزنده و مهربان است. [3]

وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ 1066x800 دستور حجاب در کجای قرآن آمده است؟

[1] . وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ.

[2] . نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَد مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاًوَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الأُولی و…

[3] . یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/7qOVv

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/24/9/15560815269934.jpeg

چشم چرانی نه‌تنها یک بیماری روانی است بلکه منشا بسیاری دیگر از بیماری‌های جسمی و روانی است:

چشم چرانی، سبب درشتی چشم، ضعف اعصاب و روان، بی‌خوابی، کم خوابی، بی‌اشتهایی، خیال پردازی واهی، تشویش ذهن و … می‌شود.»[1]

در حدیثی شریف امام صادق (علیه السلام) چشم چرانی را عامل افسردگی و حسرت طولانی می‌دانند:

کَم مِن نَظرَهٍ أورَثَت حَسرَهً طَویلَهً؛ و چه بسیار نگاه‌هایی که حسرت‌های طولانی را در بر خواهد داشت.»[2]

در قرآن کریم هم ازاین‌گونه افراد به کسانی که در قلوبشان مرض است، تعبیر شده است:

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض است ( در شما ) طمع ورزد.»[3]


[1]. آموزه‌های تندرستی در قرآن، حسن رضا رضایی، عطرآگین، چ 1، 1384، ص 84.

[2]. الکافی: 5/ 559/ 12.

[3] . احزاب: 32.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/ACC3m

آثار چشم چرانی | بیمار روانی | سادیسم | فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ | مازوشیسم | کَم مِن نَظرَهٍ أورَثَت حَسرَهً طَویلَهً


0 ۱۴۴

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/24/9/1556080332860407.jpeg

به نظر برخی از روان‌شناسان چشم چرانی یک بیماری روانی است:

محرومیت‌های جنسی سبب می‌شود که لی‌بیدو» در اعصاب چشم متمرکز شود، با این تمرکز، بَستِگی عصبِ چشم با اعصاب جنسی توسعه یافته و شخص از چشم‌چرانی لذت می‌برد و از دیدن اندام تحریک می‌شود و این تحریک برای شخص بیمار، همان لذت آمیزش جنسی را در فرد معمولی دارد.»[1]

درجایی دیگر بیان شده است که:

غالباً چشم چرانی در مردها زیادتر دیده می‌شود و بیماری سادیسم» را به وجود می‌آورد و در زن‌ها، غالباً خودنمایی است که بیماری مازوشیسم» را به وجود می‌آورد.»[2]

چشم چرانی نه‌تنها یک بیماری روانی است بلکه منشا بسیاری دیگر از بیماری‌های جسمی و روانی است:

چشم چرانی، سبب درشتی چشم، ضعف اعصاب و روان، بی‌خوابی، کم خوابی، بی‌اشتهایی، خیال پردازی واهی، تشویش ذهن و … می‌شود.»[3]

در حدیثی شریف امام صادق (علیه السلام) چشم چرانی را عامل افسردگی و حسرت طولانی می‌دانند:

کَم مِن نَظرَهٍ أورَثَت حَسرَهً طَویلَهً؛ و چه بسیار نگاه‌هایی که حسرت‌های طولانی را در بر خواهد داشت.»[4]

در قرآن کریم هم ازاین‌گونه افراد به کسانی که در قلوبشان مرض است، تعبیر شده است:

فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض است ( در شما ) طمع ورزد.»[5]


[1]. طب ، ص 258، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.

[2]. برگرفته‌شده از مسائل درمانی و طب ، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، ج 3، ص 258.

[3]. آموزه‌های تندرستی در قرآن، حسن رضا رضایی، عطرآگین، چ 1، 1384، ص 84.

[4]. الکافی: 5/ 559/ 12.

[5] . احزاب: 32.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/ACC3m


http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/22/9/1555908486017942.jpeg

متأسفانه امروزه شاهد این هستیم که شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان، مثل تلگرام و اینستاگرام، شده است محلی برای خودنمایی، دلبری و چشم‌چرانی. چه مردان و چه ن، چه دختران و چه پسران برای اینکه لایک و تحسین جنس مخالف را گدایی کنند تصاویر فاخر یا بی حجاب و نامناسب خود را در پروفایل خود قرار می‌دهند یا در پیج خود و برای همه به اشتراک می‌گذارند. درحالی‌که نه زن و نه مرد حق ندارند که چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی دلبری و خودنمایی کنند. به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چه شخصی که خودنمایی می کند و چه کسی که به او نگاه می‌کند از رحمت خدا دورند:

لَعَنَ اللَّهُ‏ النَّاظِرَ وَ الْمَنْظُورَ إِلَیه؛ خداوند لعنت کرده است (از رحمت خدا دور است) کسی را که چشم‌چرانی می‌کند و کسی را که به او نگاه می‌شود».‏[1]


[1]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏14، ص: 271

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/VU5A8

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/21/19/1555857923889105.jpeg

خیلی جالب است!! بعضی‌ها پول‌ها و طلاهایشان را داخل گاوصندوق می‌گذارند تا محفوظ بماند و به آن‌ها دستبرد نزند یا ماشینشان را در پارکینگ می‌گذارند و روی آن چادر می‌کشند تا از شر سارقان در امان باشد و کسی به آن خش نیندازد، اما ناموسشان را بدون پوشش و بدون محافظ در خیابان رها می‌کنند! آیا ارزش ناموس آن‌ها از پول و طلا و ماشین پایین‌تر است؟ چه شده که به مالشان غیرت دارند، اما به ناموسشان غیرت ندارند؟!


لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/2Sw2u

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/21/13/1555835442822623.jpeg

یکی از نشانه های محبت خداوند نسبت به بنده این است که غیرت داشته باشد چراکه امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

إِنَّ اللَّهَ تبارک‌وتعالی غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ وَ لِغَیْرَتِهِ حَرَّم‏ الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا؛ به‌درستی که خداوند تبارک‌وتعالی باغیرت است و مردان غیور را هم دوست دارد و به خاطر غیرت است که، فحشاء و گناهان جنسی آشکار و پنهان را حرام کرده است[1]

لذا اگر مردان می‌خواهند که خداوند آن‌ها را دوست داشته باشد به ناموسشان غیرت داشته باشند که باغیرت هم ناموسشان از دستبرد ان و بیماردلان محفوظ می‌ماند و هم در دنیا زندگی شیرین‌تری خواهند داشت و هم آخرتشان آباد خواهد بود.


[1]. کافی (ط-الاسلامیه) ج 5، ص 535 و 536، ح 1.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/2Sw2u

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/20/19/1555771772764914.jpeg

از نظر شرعی نگاه‌های حرام عبارت‌اند از:

  1. نگاه به چهره آرایش‌کرده زن.
  2. نگاه به زیورآلات زن.
  3. نگاه به‌عکس بی حجاب زن آشنا.
  4. نگاه با ریبه (ترس افتادن به حرام).
  5. نگاه زن به بدن مرد نامحرم (به‌جز صورت و دست‌ها)، البته در این مسئله بین مراجع اختلاف‌نظر وجود دارد و آیات عظام سیستانی، فاضل، مکارم، نوری و وحید فتوایشان این است که اگر نگاه زن به بدن مرد نامحرم، بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[1]
  6. نگاه به تمام بدن زن نامحرم (به‌جز صورت و دست‌ها تا مچ).
  7. نگاه هوس آلود (هرچند به‌صورت و دست‌ها و یا به بدن هم‌جنس)[2]

در این میان شاید برایتان سؤال باشد که نگاه بدون ریبه و غیر هوس آلود به بدن نامحرم(غیر از صورت و دست‌ها) یا نگاه مرد به چهره آرایش‌کرده زن نامحرم چرا حرام است؟

پاسخ:

جالب است بدانید که برخی از روان‌شناسان معتقدند که 75 درصد از شناخت انسانها ما از جهان خارج، از طریق بینایی حاصل می‌شود و فقط 25 درصد دیگر از طریق شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی.[3] ازاین‌رو میزان تحریک‌پذیری انسان از طریق چشم بسیار زیاد است و اگر موقع نگاه کردن به نامحرم فرد تحریک نشود، ممکن است درزمانی دیگر تصاویر نامحرم که در حافظه‌اش ثبت‌شده است در ذهن و خیال انسان حاضر شود و او را تحریک نماید.

چه بسا ممکن است که تصویرها، چهره‌ها و صحنه‌های محرّکی که در دوران کودکی در حافظه ثبت‌شده است، در دوران بلوغ در ذهن و خیال حاضرشده و موجب گناه شود.

چشم‌چرانی به‌قدری در تحریک غریزه جنسی مؤثر است که حتی برخی از سالخوردگان زمین‌گیر را نیز تحریک کرده و به‌عکس العمل وا‌می‌دارد.

ازاین‌رو از نظر اسلام نه‌تنها نگاه هوس آلود و با ریبه به بدن نامحرم حرام است، حتی نگاه بدون ریبه و غیر هوس آلود به بدن نامحرم(غیر از صورت و دست‌ها) و نیز نگاه مرد به چهره آرایش‌کرده زن نامحرم حرام می باشد.


[1]. رساله دانشجویی، احکام نگاه، ص 202.

[2]. رساله دانشجویی، احکام نگاه، ص 197.

[3]. روان‌شناسی عمومی دانشسرای تربیت معلم، ص 25.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/ufc1P

عکس و تصویر آیا استفاده ابزاری از ن در مشاغل توهین به شخصیت زن نیست؟ خداوند متعال در .

خداوند متعال در قرآن کریم به ن فرمان می‌دهد که:

فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ به نرمی و کرشمه (با مردان) سخن نگویید تا (مبادا) آن‌که دلش بیمار (هوا و هوس) است طمعی پیدا کند و نیکو و شایسته سخن بگویید.»

اما متأسفانه آنچه را که امروزه شاهد آن هستیم این است که از ن و جذابیت‌های خدادادی آن‌ها در جهت مقاصد شوم اقتصادی، سوءاستفاده می‌کنند و آن‌ها را ابزار و وسیله جذب مشتری و رسیدن به اهداف اقتصادی قرار می‌دهند. جالب اینجاست که آن‌هایی که حجاب، پوشش روسری و چادر زن مسلمان را توسری و توهین به شخصیت زن می‌دانند، چرا استفاده ابزاری از ن را توهین به شخصیت زن نمی‌دانند؟! آیا ریسه هر دو جریان به یکجا ختم نمی‌شود؟! آیا کسانی که به دنبال کشف حجاب و به‌اصطلاح آزادی برای ن هستند، هدف اصلی و پشت پرده آن‌ها به دست آوردن آزادی بیشتر برای سوءاستفاده از ن نیست؟

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/8HT23

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/17/11/1555485313237992.jpeg

خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به حضرت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله می‌فرمایند:

ای پیغمبر به همسران و دخترانت و به ن مؤمنین بگو که‏ روسری‌های بلند خویش را بر روی خود بیفکنند (تا گردن و سینه و بازوان و ساق‌هایشان پوشیده شود) این کار نزدیک‌تر است به اینکه‏ (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند و (اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن‌ها سر زده توبه کنند که) خدا همواره آمرزنده و مهربان است.»[1]

نکته: مطلبی که از این آیه استفاده می‏شود، این است‏ که زن مسلمان باید آن‌چنان باوقار و سنگین در میان مردم رفت‌وآمد کند که علائم عفاف و پاک‌دامنی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود، لذا مردان بیماردل و بلهوسی که به دنبال شکار می‏گردند از آن‌ها مأیوس شده و به فکر بهره‌کشی و سوءاستفاده از آن‌ها نخواهند افتاد. لذا جوانان‏ ولگرد همیشه مزاحم ن بی‌حجاب، جلف و سبک می‏گردند و اگر کسی به آن‌ها اعتراض کند که چرا مزاحم می‏شوی؟» می‏گویند: اگر دلش این چیزها را نخواهد با این وضع بیرون نمی‏آید!»


[1]. سوره احزاب آیه 59: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/pWDLr

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/15/7/1555298964008765.jpeg

بر اساس آموزه‌های دین روزه گرفتن تنها به خودداری از خوردن و آشامیدن نیست بلکه باید تمام اعضا و جوارح روزه باشند، بخصوص چشم، چراکه آنچه را که انسان با چشم می‌بیند روزها و بلکه سال‌ها در یاد و خاطره نگه می‌دارد؛ چنانچه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: القلب مصحف البصر»؛ قلب بایگانی چشم است»[1] یعنی هر چه را که چشم می‌بیند، در قلب و روان انسان جای می‎گیرد و فکر و ذهنش را مشغول می‌سازد.

پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله هم درباره روزه چشم می‌فرمایند:

هر روزه‌داری که پشت سر زنی خیره شود تا برآمدگی بدنش را که از روی لباس‌ها نمایان است را ببیند، قطعاً افطار کرده (و از ثواب روزه محروم شده) است».[2]


 

[1]. نهج‌البلاغه، کلمات قصار شمارهٔ 417.

[2]. مَنْ تَأَمَّلَ خَلْفَ اِمْرأَهٍ حَتّی یَتَبَیَّنَ لَه حَجْمُ عِظامِها مِن وَراءِ ثِیابِها و هُوَ صائِمٌ، فَقَد أَفطَرَ؛ بحارالانوار، ج 96، ص 290.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/DHKhs

http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/14/8/1555215151195025.jpeg

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) :
یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمُ البَاءَهَ فَلْیَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَعَلَیْهِ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ.»
ای جوان‌ها، اگر می توانید حتما ازدواج کنید، اگر نمی‌توانید روزه بگیرید که روزه غریزه جنسی را کنترل می‌کند»

وسائل الشیعه، حر عاملی، موسسه آل البیت، بیروت، ج 10، ص 410.

مشاهده مطالب بیشتر در سایت گناه شناسی


http://galaxy.wisgoon.com/media/pin/galaxy/images/o/2019/4/14/8/1555214096537630.jpeg

چگونه از فاصله بلوغ تا ازدواج خود را از گناه حفظ کنم؟

ولْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّىٰ یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ   
کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند.
 سوره نور آیه33
http://nidamat.com/444


بارها حرص به ثروت و علاقه به دنیا، برای افراد و امت‌ها، تجربهٔ تلخی به وجود آورده که نه‌تنها زمینه گناه بلکه زمینه کفر و شرک و ارتداد شده است، به‌عنوان نمونه:

۱- چون به قارون گفتند: باید به محرومان کمک کنی دست به طغیان زد و در برابر حضرت موسی علیه‌السلام جبهه گرفت. [۱]

۲- یکی از یاران رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به نام ثعلبه همین‌که دارای وضع مالی خوب شد و کشاورزی و دامداری‌اش رونق گرفت، ثروت خود را به بیرون مدینه انتقال داد و آن‌چنان سرگرم آن شد که کم‌کم از شرکت در نماز جماعت و جمعه محروم گشت و کارش به‌جایی رسید که به مأموری که از طرف پیامبر صلی‌الله علیه و آله برای گرفتن زکات رفته بود پرخاش نمود و قانون زکات را انکار کرد، بااینکه در ابتدا از مسلمانان سرسخت به شمار می‌رفت و با خداوند عهد کرده بود که هرگاه وضع مالی او خوب شد، به محرومان کمک کند ولی همین‌که ثروتش زیاد شد دست به طغیان زد تا آنجا که گفت: مگر من یهودی یا نصرانی شده‌ام که جزیه بپردازم؟ آیه ۷۵ و ۷۶ سوره توبه در سرزنش او نازل شد. [۲]

۳- هنوز جنگ احد تمام نشده بود که حرص دنیا و جمع کردن غنائم بعضی را وادار کرد تا منطقه را رها کنند و به سراغ غنائم بروند و دشمن از این ماجرا سوءاستفاده کرده و بر مسلمانان حمله شدیدی نمود. در این نبرد مسلمین شهدای بسیار دادند و حتی لب و دندان پیامبر صلی‌الله علیه و آله مجروح و شکسته شد. حضرت حمزه علیه‌السلام عموی پیامبر صلی‌الله علیه و آله به شهادت رسید. تمام این ناگواری‌ها به خاطر رها کردن منطقه و حرص به مال به وجود آمد. [۳]

۴- افراد فرومایه‌ای با گرفتن پول، حدیث دروغ می‌ساختند و آن را در میان مردم شایع می‌کردند که یک نمونه از آن دروغ سازی سمرة بن جندب است که با گرفتن پول از معاویه، از ابن ملجم قاتل حضرت علی علیه‌السلام ستایش می‌کرد و آیه‌ای را که درشان علی علیه‌السلام نازل شده بود می‌گفت درشان ابن ملجم نازل شده و به‌عکس. [۴]

۵- عمر سعد به عشق رسیدن به حکومتِ ری فرمانده لشکر دشمن شد و در قتل امام حسین علیه‌السلام شرکت نمود.

۶- هنگامی‌که امام کاظم علیه‌السلام از دنیا رفت بیت‌المال در نزد یکی از نمایندگانش بنام (عثمان بن عیسی) جمع شد که باید به امام رضا علیه‌السلام تحویل دهد، او به خاطر تصاحب اموال مردم اعلام کرد که مابعد از امام هفتم امام نداریم و امامت در وجود امام کاظم علیه‌السلام پایان یافت و با همین عقیده مذهب (واقفیه) را به وجود آورد. [۵]

به‌هرحال دنیاپرستی و مقام‌طلبی هرروز و هر ساعت، انسان عادی را گول می‌زند و برشمردن نمونه‌های آن چند جلد کتاب می‌شود.

۷- پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به چوپانی که از دادن شیر به مسلمانان بخل کرد فرمودند: خدا مال زیاد به تو بدهد.»

ولی در مورد چوپان دیگری که شیر خودش را هدیه کرد، چنین دعا نمود: خدایا به‌قدر کفاف به او روزی بده.»

مردی از روی تعجب پرسید چرا در مورد چوپانی که بخل کرد دعای بهتر کردی؟ رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند:

اِنّ ما قَلّ وَ کفی خیرٌ ممّا کثُر و اَلهی» [۶]

آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر است از زیادی که دل را سرگرم و غافل نماید.»

نتیجه اینکه: یکی از عوامل زمینه‌ساز گناه، حرص و آز به مقام و ثروت دنیا است.

__________

[۱]. تاریخ طبری چاپ بیروت، ج ۱ ص ۲۶۲- ۲۶۵

[۲]. اسدالغابه، ج ۱ ص ۲۳۷. بحار، ج ۲۲ ص ۴۰

[۳]. تاریخ طبری، ج ۳ ص ۱۷، تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۴۷ سیره ابن هشام، ج ۳ ص ۱۲۹ به بعد

[۴]. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۴۷۱، سفینة البحار، ج ۱ ص ۶۵۴

[۵]. مجمع البحرین (وقف)

[۶]. کافی، ج ۲ ص ۱۴

منبع: گناه شناسی، ج ۱، ص ۹۸ و ۹۹.

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=19161


امام صادق (علیه السلام):

یکی از سخت‌ترین واجبات بر بندگان خدا زیاد یاد خدا کردن است، سپس فرمود: مقصودم ذکر سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» نیست، گرچه آن هم یاد خداست، ولی منظورم این است که در برخورد با آنچه که خدا حلال یا حرام کرده خدا را یاد کند، اگر اطاعت خدا بود به آن عمل کند و اگر معصیت الهی بود آن را رها کند. [۱]

مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ ذِکرُ اللَّهِ کثِیراً ثُمَّ قَالَ لَا أَعْنِی سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکبَرُ وَ إِنْ کانَ مِنْهُ وَ لَکنْ ذِکرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فَإِنْ کانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ کانَ مَعْصِیةً تَرَکهَا.

(شرح: در وقت برخود با گناه، خود را حفظ کنیم که این کار، بهترین ذکر و یاد خداست)

_________

[۱]. اصول کافی جلد ۲ صفحه ۸۰ حدیث ۴

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=19157


إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها ( اسراء/۷)

اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می کنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود می کنید.

در حکایتی آمده است که:

درویشی در راه می‌رفت و می‌گفت:

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

پیرزنی این گفته را شنید و گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که این حرف، درست نیست.

پیرزن، نانی پخت و در آن زهر ریخت. هنگامی‌که درویش به خانه آمد، نان را به او داد. درویش نان را گرفت و روانه شد.

نزدیک خانه پیرزن، پسری به درویش رسید و گفت: من از راه دور آمده‌ام، گرسنه‌ام.

درویش، نان را به پسر داد. پسر تا لقمه‌ای از نان را خورد، فریاد زد: سوختم.

مردم از خانه‌ها بیرون ریختند

و پیرزن هم براثر سروصدای آن‌ها، داخل جماعت شد و دید، کسی که نان را خورده، پسر اوست که پس از مدت‌ها از سفر آمده بود.

پیرزن با مشاهده این صحنه، بی‌اختیار با خویش گفت:

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

مطالب بشتر در: http://nidamat.com/261

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=988


ماهی به طمع گوشت قلاب می‌آید و در دام می‌افتد و صید می‌شود.

شیطان قلاب است و دنیا گوشت قلاب

در دنیا به هر چیزی که علاقه‌مند شوید در قلاب شیطان افتاده‌اید

و شیطان زیبایی‌های دنیا را برای شما زینت می‌دهد و با علاقه به هر یک از مظاهر دنیا، شیطان بر شما سلطه پیدا می‌کند.

صیاد وقتی‌که می‌خواهد ماهی بگیرد، قلاب به کار می‌برد.

همین قلابی که صیاد برای صید ماهی به کار می‌برد برای انسان عبرتی است،

صیاد قلاب را در دریا یا رودخانه می‌اندازد و بر سر قلاب، گوشت یا کِرمی که ماهی بیشتر دوست دارد، قرار می‌دهد

و قلاب را لای آن گوشت پنهان می‌کند و بعد قلاب را وسط جایی که هستند پرتاب می‌کند.

وقتی‌که ماهی می‌خواهد گوشت را بخورد قلاب را هم همراه گوشت می‌بلعد،

قلاب که بلعیده شد، صیاد از تکانی که به نخ قلاب وارد می‌شود، می‌فهمد که ماهی را صید کرده است.

اگر ماهی بچه باشد، صیاد با یک‌ضرب آن را بالا می‌کشد

و اگر ماهی سنگین باشد، صیاد به‌طور متناوب قلاب را می‌کشد و رها می‌کند و با این کار ماهی را خسته و بی‌جان  می‌کند.

وقتی‌که مطمئن شد که دیگر ماهی توان ندارد، آن‌وقت آن را از آب بیرون می‌کشد.

شیطان هم گاهی قلابش به انسانی گیر می‌کند.

قلاب او لذّت‌های دنیوی آلوده به گناه و آرزوها، ریاست‌طلبی، علاقه به فرزند و کلاً علاقه به هر چیزی است که دنیایی می‌باشد.

ماهی در این دریا می‌غلتد و تلاش می‌کند که قلاب را همراه خود ببرد

و قلاب هم تلاش می‌کند که او را همراه خود ببرد.

شیطان هم بعدازاینکه انسان را به امور دنیا عاشق و علاقه‌مند کرد، بعد آن چیز را می‌کشد، شل و محکم می‌کند،

یک‌بار تا حدی که می‌تواند می‌کشد، ولی مواظب است که بند قلاب پاره نشود،

رها می‌کند و دوباره می‌کشد تا آن را بیرون بکشد

و به همین صورت شیطان درصدد است که انسان را در دام معصیت‌ها بیاورد.

چندین بار او را  می‌آورد و می‌برد تا اینکه بالاخره او را از یاد الهی» خارج می‌کند…

مطالب بیشتر: http://nidamat.com/261

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=973


درباره نوازنده تنبور که نوعی تار است از حضرت رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله) روایت شده است که فرمودند:
دارنده طنبور روز قیامت محشور می‌شود درحالی‌که صورتش سیاه و در دستش طنبوری از آتش است و بالای سرش هفتاد هزار فرشته قرار دارند که در دست هرکدام از آن‌ها عمودی آهنین است که بر سر و صورتش می‌زنند.

قال رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله): یُُ صاحبُ الطَّنبور یوم القیامةِ و هو أسودُ الوجهِ و بِیَده طنبورٌ من نار و فوقَ رأسه سبعون اَلف ملکٍ، بید کُلُّ ملکٍ مِقْمعَةُ یَضربون رأسَهُ و وجهَه.
مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۱۹»

درباره معنی طنبور یا تنبور در لغت‌نامه دهخدا چنین آمده است:

یکی از آلات مهتز است از ذوات الاوتار. و صاحب نفایس الفنون گوید: طنبور همان است که اکنون به کمانچه مشهور است. قسمی ماندولینا از ذوات الاوتار و آن در ایران و بلغارستان و میان عرب متداول است. از آلات موسیقی و از ذوات الاوتار است، قسمی از آن را شش تا گویند که شش تار دارد و قسمی دیگر را سه تا که سه‌تار دارد. در قدیم دو وتر بر آن بوده و امروز تا شش وتر نیز بر آن کنند»

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=958


حکم شرعی آموزش و ترویج موسیقی

امام صادق علیه السلام:

لا یَحِلُّ بیعُ الغِناء و لا شِراءُه و استماعُه نفاقٌ و تعلیمهُ کُفر.
خرید و فروش (آلات) غناء و موسیقی حلال نیست و گوش دادن به آن، نفاق و دوروئی و آموزش دادنش، کفر و بی دینی است. (دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۹)

با توجه به اینکه اخیرا برخی سازمان ها از جمله آموزش و پرورش جهت پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان، اقدام به برگزاری کلاس های موسیقی برای نوجوانان و دانش آموزان نموده است، نظر مراجع تقلید را در این زمینه جویا شدیم که متن زیر حاصل بررسی و تحقیق نظرات برخی از مراجع تقلید می باشد.

مراجع تقلید در مورد موسیقی و آموزش آن نظرات متفاوتی دارند. گروهی از مراجع نواختن، آموزش و یاد گیری موسیقی را مطلقا حرام می دانند که از جمله این افراد عبارتند از:

۱-  آیت الله صافی گلپایگانی: موسیقی مطلقا حرام است و استماع (شنیدن) از آلات موسیقی نیز مطلقا حرام است. (پاسخ کوتاه به ۵۷۰ پرسش از احکام، س ۲-۵۳۱ و استفتائات جامعه اهرا، بخش موسیقی، قسمت استفاده از آلات موسیقی و قسمت تعلیم و تعلم موسیقی)

۲- آیت الله گلپایگانی: استفاده از آلات موسیقی و تعلیم و تعلم موسیقی مطلقا حرام است. (استفتائات جامعه اهرا، بخش موسیقی، قسمت استفاده از آلات موسیقی و قسمت تعلیم و تعلم)

۳- آیت الله وحید خراسانی: خرید و فروش آلات موسیقی مطلقا چه سنتی چه غیر آن حرام و باطل است و نگهداری آنها بنابر احتیاط واجب حرام است و بنابر احتیاط واجب باید آنها را از بین برد و نواختن آلات موسیقی (چه سنتی چه غیر آن چه لهوی نواخته شود چه غیر لهوی، چه مطرب نواخته شود چه غیر مطرب) حرام و از گناهان کبیره است. شرکت در مجلسی که آلات موسیقی می نوازند - چه سنتی چه غیر آن چه مطرب یا لهوی بنوازند چه غیر مطرب و غیر لهوی بنوازند –حرام است. (استفتاء از پایگاه دفتر معظم له، کد ۲۱۶۵۹)

گروهی دیگر از مراجع هستند که گوش دادن به موسیقی در صورتی که کیفیت نواختن آن مناسب مجالس لهو و لعب نباشد را جایز می دانند اما وقتی در مورد برنامه اخیر آموزش و پرورش از آنها سوال نمودیم، توضیحاتی آوردند که لازم به توجه مسئولان عزیز است:

۱- آیت الله نوری همدانی: موسیقی با روح اسلام منافات دارد و انسان را از اهداف والای انسانی باز می دارد، و اگر لهوی و مفسده انگیز باشد، حرام است. (استفتاء از پایگاه دفتر معظم له، کد سوال ۲۵۵۴۶)

نوری همدانی و موسیقی

اندازه واقعی تصویر

۲- مقام معظم رهبری: به طور کلی، ترویج موسیقی (هرچند موسیقی حلال باشد) با اهداف عالیه ی نظام مقدس جمهوری اسلامی سازگار نیست و بهتر است جوانان عزیز وقت با ارزش خود را صَرف یادگیری علوم و فنون لازم و مفید نموده و اوقات فراغت خود را با ورزش و تفریحات سالم، پر نمایند.

شماره استفتاء: ۵c96036d263037cee1e4a7320362b72

رهبری و ترویج موسیقی

اندازه واقعی تصویر

بنابراین بنا بر نظر مقام معظم رهبری، هر چند موسیقی به دو دسته حلال و حرام تقسیم می شود؛ اما ترویج موسیقی مطلقا جایز نیست و ترویج با صرف نواختن یا شنیدن موسیقی فرق دارد. حال سوالی پیش می آید و آن این است که آیا اقدام اخیر آموزش و پرورش، به تشکیل کلاس های موسیقی برای اوقات فراغت دانش آموزان و تبلیغ آن در شهر، مصداق ترویج موسیقی است یا خیر؟ برای پاسخ به این سوال استفتاء دیگری را به صورت زیر به دفتر مقام معظم رهبری ارسال نمودیم:

با عرض سلام خدمت مقام معظم رهبری

با توجه به اینکه در رساله آموزشی در بحث موسیقی و غنا چنین جملاتی آمده است:

۱- هر چیزی که پدیدۀ موسیقی را در جامعه رایج، و آن را عادی‌سازی کند، ترویج محسوب می شود.

۲- در شرایط امروزی ترویج موسیقی جایز نیست.

با توجه به جملات فوق، اگر آموزش و پرورش اقدام به ایجاد کلاس های موسیقی برای پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان نماید و در سطح شهر برای آن تبلیغات عمومی نماید، آیا چنین کاری مصداق ترویج باطل محسوب می شود یا خیر؟

با تشکر فراوان از شما

بله مصداق ترویج موسیقی است.

رهبری و ترویج موسیقی

اندازه واقعی تصویر

ایشان همچنین از همین جهت که ترویج موسیقی را جایز ندانسته و حرام می دانند، در مورد تشکیل نمایشگاه ادوات موسیقی و همچنین نشان دادن آلات موسیقی در صدا و سیما در هنگام نواختن موسیقی می فرمایند:

آنچه مسلّم است این است که ترویج موسیقی و غنا در جامعه، با توجه به اینکه مصداق‌­های حرام آن بر مصداق­‌های حلال غلبه دارد، جایز نیست. بنابراین در معرض قرار دادن این آلات و تشکیل نمایشگاه ادوات موسیقی، عنوان ترویج باطل صدق می‌کند. از این‌­رو تشکیل نمایشگاه موسیقی جایز نیست، همچنین نشان دادن این آلات در تلویزیون، نوعی عادی سازی و ترویج این آلات است؛ . بنابراین ترویجِ حرام و لهو است.» (رساله آموزشی، ج۲، ص ۱۴۲)

همچنین ایشان فراگیری موسیقی را نیز به شرطی که موجب ترویج نشود، جایز می داند. سوال و جواب آن بدین شرح است:

سوال: حکم فراگیری موسیقی به قصد استفاده شخصی و برای گذراندن اوقات فراغت چیست؟

جواب: چنانچه موسیقی لهوی محسوب نشود و مستم ترویج هم نباشد، اشکالی ندارد. (رساله آموزشی، ج ۲، ص ۱۴۳)

بنابراین شایسته است مسئولین امر، دقت بیشتری نمایند و قبل از اقداماتی به این مهمی، نظر مراجع تقلید دین را جویا شوند تا در جامعه اسلامی، مسئولین آن جامعه، مرتکب فعل حرام نشده باشند؛ چرا که مقام معظم رهبری این اقدام را مصداق ترویج موسیقی و حرام دانسته‌اند و اقدام به یادگیری آن نیز، اگر موجب ترویج شود (که اقدام اخیر مصداق ترویج است) جایز نمی‌دانند.

مطالب بیشتر در: http://nidamat.com/?p=103

منبع: ahkamema.blog.ir

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=940


سؤال: شرکت در مجالس عروسی یا جشن‌هایی که در آن برنامه‌های موسیقی لهوی اجرا می‌گردد چه حکمی دارد و وظیفه فرد در زمینه امر به معروف و نهی از منکر چیست؟

جواب:  شرکت در چنین مجالسی درصورتی‌که فرد به وظیفه امربه‌معروف و نهی از منکر خویش عمل نکند جایز نیست و در صورت وجود شرایط، باید نهی از منکر نماید و گاه ممکن است ترک مجلس یا عدم حضور در آن از مصادیق نهی از منکر باشد. همچنین درصورتی‌که احتمال اثر نمی‌دهد و مطمئن است که نهی از منکر بی‌تأثیر است، بنا بر احتیاط واجب لازم است به شکلی کراهت و ناراحتی خود را از گناه اظهار نماید بلکه اگر متمکّن از نهی از منکر نیست و حضور او عرفا امضای کار آنان محسوب می‌شود و موجب تأیید یا تشویق آنان بر گناه می‌گردد حضور جایز نیست هرچند صدای غنا و موسیقی لهوی را گوش نکند.

استفتائات آیت الله سیستانی حفظه الله

خدا به مجلسی که در آن غنا باشد نظر نمی‌کند.

قال الامام الصّادق (علیه السّلام): الغناءُ مجلسٌ لاینظر اللهُ اِلی اَهلهِ.
مجلس غناء مجلسی است که خداوند به اهل آن نظر (لطف و رحمت) نمی‌کند.
وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۸۸

 مطالب بیشتر در: http://nidamat.com/?p=103

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=937


متاسفانه در مورد موسیقی مسئولین فرهنگی کشور بسیار لاابالی عمل کرده‌اند به طوری که اکثر مردم خیال می‌کنند موسیقی حرام فقط موسیقی رپ و صداهای برخواسته شده از آلات موسیقی جدید مانند سنتور، ارگ و . است در حالی که اصلاً چنین نیست و اتفاقاً احادیث موجود که دلالت بر حرمت و ممنوعیت موسیقی دارند همگی درباره همان موسیقی و آلات سنتی، مثل تار و طنبور و دف و. است چون اساساً بسیار یاز آالات موسیقی موجود آن زمان هنوز اختراع نشده بودند.

پرسش: حکم موسیقی سنّتی و غیر سنّتی چیست؟

پاسخ: آهنگ‌هایی که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام است و غیر آن اشکالی ندارد.

منبع: استفتائات آیت الله العظمی مکارم شیرازی

در برخی از روایات هم عیناً از آلات موسیقی به اصطلاح سنتی نام برده شده است، مثلاً:

قال رسول‌الله (صلی‌الله علیه و آله): لا تَدخلُ الملائکةُ بیتاً فیه خَمرٌ أو دفٌّ أو طَنبُور أو نَردٌ و لا یُستجابُ دعاءُ هُم و تَرتفِع عَنهم البرکةُ.
فرشتگان وارد خانه‌ای که در آن شراب یا دایره یا طنبور (نوعی از آلات موسیقی) و یا نرد (نوعی وسیله قمار) باشد، نمی‌شوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی‌گردد و برکت از آنان برداشته می‌شود.
مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۱۸

قال الامام الرضا (علیه السّلام): اِستماع الاَوتار مِنَ الکبائر.
گوش دادن به (صدای) تارهای موسیقی از گناهان کبیره است.
مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۲۰

مطالب بیشتر در: http://nidamat.com/?p=103

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=927


امام صادق (علیه السّلام):

خانه‌ای که در آن غناء و ساز و آواز نواخته شود، از مصیبت‌ها و بلاهای دردناک در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمی‌گردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمی‌شوند.

بیتُ الغناء بیتٌ لا تُؤمَنُ فیه الفجیعةُ و لا تُجابُ فیه الدَّعوةُ و لا تَدخلُه الملائکة.

دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۸۰

مطالب بیشتر در: http://nidamat.com/?p=103

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=920


یقیناً کسی که خودش را از خوشی‌هایی که معبودش ممنوع کرده حفظ کند به خوشی‌های بزرگتر و پایدارتری خواهد رسید.

از این جمله است موسیقی و ترانه حرام که اگر کسی خودش را از آن حفظ کند به لذت بسیار بالاتری خواهد رسید.

امام رضا علیه‌السلام:

کسی که خود را از ترانه، پاکیزه و دور نگه دارد در عوض آن در بهشت درختی است که خداوند به باد فرمان می‌دهد که آن درخت را به حرکت درآورد و از آن درخت صدایی دل‌نواز به گوش می‌رسد که هرگز مانند آن را نشنیده است، اما کسی که در دنیا خود را از غناء، پاکیزه و دور نگه ندارد آن صدا را نمی‌شنود.
قال ابوالحسن (علیه السّلام): مَن نزَّهَ نفسَه عن الغناء فاِنَّ فی الجنةِ شجرةً یأمرُ اللهُ عزّوجلّ الریاحَ اَنْ تحرّک‌ها فَیسمعُ لها صوتاً ام یَسمعْ بمثله و مَن لم یتنزَّه عنه لم یَسمعْه.
جامع الاحادیث الشیعه، ج ۱۷، ص ۲۰۷

مطالب بیشتر در : http://nidamat.com/?p=103  و http://nidamat.com/552

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=906


متاسفانه استفاده از گردنبند طلا، صلیب یا فروهر و. که به شکل علائم یا نمادهای غیرمسلمانان هستند رواج پیدا کرده که مسلما از نظر شرعی استفاده از آنها حرام استو این عمل هم اکثرا از روی جهالت به موضوع با حکم مسأله است.

عدی بن حاتم طائی نقل می‌کند که خدمت حضرت رسول‌الله صلی اله علیه و آله رسیدم درحالی‌که در گردنم صلیبی از جنس طلا وجود داشت. حضرت وقتی مرا در این وضعیت دیدند فرمودند: این بت را کنار بینداز» من هم‌چنین کردم.

عَنْ عَدِیِّ بْنِ حَاتِمٍ قَالَ: أَتَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ فِی عُنُقِی صَلِیبٌ مِنْ ذَهَبٍ فَقَالَ یَا عَدِیُّ اطْرَحْ هَذَا الْوَثَنَ مِنْ عُنُقِکَ قَالَ فَطَرَحْتُه‏. [بحارالانوار، ج‏۹، ص‏۹۸٫]

استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری: اگر استفاده از این گردنبندها باعث ترویج یک گروه یا فرقه خاص باشد، جایز نیست.

تماس تلفنی با دفتر رهبری در قم (۰۲۵۱۷۱۱۲۴۶۶)

استفتاء از دفتر آیت‌الله سیستانی: حکم استفاده از گردنبند فروهر رو بیان کنید.

استفاده از گردن فروهر یا فبهر که به‌عنوان نماد آیین زرتشت حساب می‌شود، برای مسلمان حرام است، همان‌طوری که استفاده از گردن بند صلیب که نشانه مسیحیت است، حرام است، گردن بندی که نماد آیین زرتشت یا هر آئینی دیگری غیر از اسلام باشد حرام است.

تماس تلفنی با دفتر آیت‌الله سیستانی در قم (۰۲۵۱۷۴۴۱۴۱۵)

استفتاء از دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی: به گردن داشتن صلیب چه در حال نماز چه در غیر حال نماز حرام است.

ایشان در پاسخ به استفتاء شنوندگان برنامه زمزم احکام رادیو معارف مبنی بر این‌که به گردن داشتن صلیب در هنگام نماز چه حکمی دارد؟ اظهار داشتند: به گردن داشتن صلیب چه در نماز، چه در غیر نماز حرام است و درهرحال برای نماز اشکال دارد»

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=876


یک ضرب المثل غلطی وجود دارد که می‌گوید: گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت باش!» و این تقلید و پیروی از اکثریت در خیلی از موارد غلط است و انسان را به گناه، فساد و در نهایت بدبختی دو دنیا می‌کشاند.

گاهی در توجیه کارمان می گوییم: اکثر مردم هم همین کار را می‌کنند”

ولی قرآن کریم نظر دیگری دارد، قرآن درباره کلمه اکثر الناس” می‌فرماید:

 أکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ (در ۳ آیه قرآن)

(بیشتر مردم شکرگذاری نمی‌کنند)

 أکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (در ۱۱ آیه قرآن)

(بیشتر مردم نمی‌دانند)

 أکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ (در ۳ آیه قرآن)

(بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند)

و درباره کلمه اکثرهم” می‌فرماید:

أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ایمان نمی‌آورند

أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُون عقل ندارند

أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ نمی‌دانند

أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ جاهلند

أَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ دروغگو هستند

أَکْثَرُهُمْ فَاسِقُون فاسقند

أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ مشرکند

أَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُون کافرند

و توجهی هم به این آیات بکنیم:

 ما کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

بیشترشان ایمان نیاوردند!

 لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ

اکثر آنها شاکر نیستند.

 فأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ

بیشتر آنان از قرآن روی گردان شدند؛ از این رو چیزی نمی‌شنوند.

 أکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ

بیشترشان از حق کراهت دارند و گریزانند.

 ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا

بیشتر آنها، جز از گمان و پندارهای بی اساس، پیروی نمی‌کنند؛

 ما وَجَدْنَا لِأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ و َإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ

بیشتر آنها را بر سر پیمان خود نیافتیم؛ بلکه اکثر آنها را فاسق و گنهکار یافتیم!

 إنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ

خداوند نسبت به همه مردم فضل و بخشش دارد، امّا اکثر آنها سپاسگزاری نمی‌کنند!

 لقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَی أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا

ما در این قرآن، برای مردم از همه معارف نمونه آوردیم، اما بیشتر مردم در برابر آن، از هر کاری جز انکار، ابا داشتند!

توجه ویژه‌تری به این ۳ آیه داشته باشیم:

 أمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

آیا گمان می‌بری بیشتر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند!

 ما أَکْثَرُ النَّاسِ و َلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ

ای پیامبر، بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند، هر چند اصرار داشته باشی.

 ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُّشْرِکُونَ

بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند!

پس نه تنها اکثریت همیشه نشانه حقانیت نیست، بلکه در موارد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار می‌کنند.

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید:

در پیمودن راه درست از کمی افراد ناراحت و نگران نباشید!

أَیهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ

(خطبه ۲۰۱ نهج البلاغه)

زیاد بودن، معیار حق بودن نیست!”

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=864


در روایات معصومین علیهم‌السلام آمده است کسی که به نماز اهمیت ندهد، هم در دنیا، هم در هنگام مرگ و هم در قیامت، دچار آفاتی می‌شود. یکی از آفات دنیایی ترک نماز، رفتن برکت از عمر است. عمر چنین انسانی نه برکت معنوی دارد و نه برکت ظاهری. عمر بابرکت، عمر مرحوم مجلسی است که تا چندین قرن، فرهنگ عمومی جامعه تشیع بر محور آثارش شکل می‌گیرد یا عمر امام خمینی قدس سره که با انقلاب خود خداپرستی و معنویت را در جهان زنده کرد. در مقابل کسانی هم هستند که با وجود تلاش علمی زیاد و تألیف کتاب‌های متعدد، هیچ اثری از آن‌ها باقی نمانده یا آثارشان مورد توجه قرار نگرفته است.

 استاد سیدمحمدمهدی میرباقری در جمع فعالان فرهنگی/۳۱/۵/۱۳۸۸

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=859


پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

قبر هرروز با پنج جمله، ندا می‌دهد:

۱. من خانه تنهایی هستم، پس انیس و همرازی به‌سوی من بیاورید.

۲. من خانه تاریکی هستم، پس به‌سوی من چراغ همراه آورید.

۳. من خانه خاکی هستم پس فرش همراه داشته باشید،

۴. من خانه فقر و نداری هستم، پس [سرمایه و] گنج همراه بیاورید

۵. من خانه مارها هستم پس پادزهر با خود حمل کنید؛

و اما انیس، تلاوت قرآن است،

و امّا چراغ [قبر] نماز شب است،

و اما فرش، عمل نیک است،

و اما گنج [عالم قبر] [کلمه توحید و گفتن] لا اِله اِلّا الله است،

و اما پادزهر آن، صدقه است.

اَلْقَبْرُ یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ اَنِیساً، وَ أَنَا بَیْتُ الظَّلَمَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ سِرَاجاً اَنَا بَیْتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ فِرَاشاً، اَنَا بَیْتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ کَنْزاً، وَ اَنَا بَیْتُ الْحَیَّاتِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ تَرْیَاقاً، وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَه الْقُرْآنِ، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوه اللَّیْلِ وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ وَ اَمَّا الْکَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَ اَمَّا التَّرْیَاقُ فَالصَّدَقَه؛

منبع: مجموعه ورّام، ابی الحسین ورام، صفحه ۲۰۰

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=853


امام صادق علیه‌السلام درباره شدت آتش جهنم می فرایند:

آتش دنیا یک جزء از ۷۰ جزء آتش جهنم است، آتش جهنم ۷۰ بار با آب خاموش شده سپس شعله‌ور گردیده تا شده آتش دنیا و اگر چنین نبود هیچ انسانی طاقت تحمل آتش را نداشت. (یعنی حتی نمی‌توانست در کنار آتش قرار گیرد)

إِنَّ نَارَکمْ هَذِهِ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ وَ قَدْ أُطْفِئَتْ سَبْعِینَ مَرَّةً بِالْمَاءِ ثُمَّ الْتَهَبَتْ وَ لَوْ لَا ذَلِک مَا اسْتَطَاعَ آدَمِی أَنْ یطِیقَهَا.

بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۸، ص: ۲۸۸

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=850


یکی از عوامل بسیار قوی در سعادت دنیا و آخرت انسان داشتن دوست خوب است که پیدا کردن آن بسیار سخت است و چون اصولا از نشانه‌های دوست خوب بی خبریم.

امام صادق علیه‌السلام درباره نشانه‌های دوست خوب می‌فرماید:

هرکس سه بار بر تو خشمگین شد و درباره‌ات سخنی ناروا نگفت، او را به دوستی بگیر.

مَن غَضِبَ عَلَیک ثَلاثَ مَرّاتٍ فَلَم یقُل فیک سوءا فَاتَّخِذهُ لَک خلأ.

تنبیه الخواطر جلد ۲ صفحه ۱۱۸

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=846


اولین و کاملترین نرم افزار اندروید درمان معنوی انحرافات جنسی و کنترل شهوت» تولید شد.

این نرم افزار شامل سه بخش اصلی معرفی گناهان جنسی، ریشه ها و عوامل و راه های نجات است.

امید است که با مطالعه این نرم افزار قدمی ارزنده در جهت احیای معروفات و امحای منکرات و در نهایت سلامت اخلاقی جامعه برداشته باشیم به یاری ایزد منان.

بخش اول: معرفی گناهان جنسی

  1. لواط (همجنس بازی مردان)
  2. سحق (همجنس بازی ن)
  3. استمناء (خود ئی در مردان)
  4. استشهاء (خود ئی در ن)
  5. نزدیکی با حیوانات
  6. مسائل شوئی

بخش دوم: ریشه ها و عوامل

  1. مردان
  2. روابط ناسالم محرم و نامحرم
  3. حجاب و پوشش نامناسب
  4. آرایش و زینت ن برای نامحرم
  5. نگاه و چشم چرانی
  6. شرابخواری
  7. موسیقی و غنا
  8. قیادت (واسطه گری برای یا لواط)
  9. عوامل فرهنگی و رسانه ها
  10. ترک امر به معروف ونی از منکر

بخش سوم: راه های نجات

  1. توبه
  2. کنترل شهوت
  3. ازدواج
  4. کنترل انحرافات جنسی فرزندان
  5. علم و آگاهی

لینک صفحه دانلود: http://nidamat.com/?p=16638


در این نسخه از نرم افزار  50 مطب آخر وبسایت تخصصی احکام بانوان را بصورت آفلاین در اختیار خواهید داشت. بعد از هر بروزرسانی وبسایت و به محض اتصال شما به اینترنت نرم افزار نیز به روز رسانی خواهد شد.

نسخه 1 هم که ان شاءالله به زودی در کافه بازار و وبسایت منتشر خواهد شد به صورت موضوعی بوده و  بیش از ۶۵۰ پست ذیل ۱۹ موضوع کلی و بیش از ۵۰ موضوع جزئی از احکام ن (طبق فتوای چند تن از مراجع عظام تقلید) وجود دارد که بر تعداد آنها نیز افزوده خواهد شد.

در ضمن در نسخه شماره 1 محدودیت مطلب از 50 به 100 افزایش می یابد.

دانلود و استفاده این نرم افزار را به همه بانوان، مخصوصا مبلغین دینی توصیه می کنیم.

موضوعات وبسایت و نسخه 1:

ازدواج    .
•    مهریه      
•    شیربها      
•    جهیزیه      
•    خرید بازار      
•    دوران عقد و نامزدی      
•    ازدواج موقت      
•    متفرقه      
طلاق و عده      
غسل      
•    مسائل کلی غسل      
•    کیفیت غسل      
•    غسل جنابت      
•    کیفیت غسل جنابت      
•    مسائل کلی جنابت      
•    غسل استحاضه      
•    غسل مس میت      
•    غسل حیض      
•    غسل نفاس      
•    غسل های مستحبی      
حیض      
•    مسائل کلی حیض      
•    شرایط و نشانه های حیض      
•    پاک شدن      
•    عبادات حائض (نماز، روزه و.)      
•    اقسام ن      
o    مبتدئه      
o    مضطربه      
o    ناسیه      
o    وقتیه      
o    عددیه      
o    وقتیه عددیه      
o    یائسه      
نفاس      
•    مسائل کلی نفاس      
•    عبادات نفساء (نماز، روزه و.)      
استحاضه      
•    مسائل کلی استحاضه      
•    عبادات مستحاضه (نماز، روزه و. )      
•    استحاضه قلیله      
•    استحاضه متوسطه      
•    استحاضه کثیره      
حقوق زن و شوهر      
•    نفقه زن      
•    تمکین      
•    تصرفات مالی زن      
•    پرداخت مهریه زن      
•    اجازه از شوهر      
•    حق ست      
•    تعدد زوجات      
•    آمیزش و روابط شویی      
•    همسرداری      
بارداری و جلوگیری      
سقط جنین      
شیردهی      
فرزندان      
حجاب و عفاف      
•    پوشش      
•    آرایش و زینت      
•    محرم و نامحرم      
•    انحرافات جنسی      
•    نگاه و چشم چرانی      
نجاسات و ظروف      
احکام دختران      
ارث و دیه      
احکام تصویری و پوستر      
فلسفه احکام      
مسائل متفرقه      
دانلود      
•    دانلود فیلم      
•    دانلود کتاب

لینک صفحه دانلود :

http://reihaneha.ir/downloads


به کدامیک از کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۹۶ رای می دهید؟

قبل از شرکت در نظر سنجی به نکات ذیل توجه داشته باشید:
۱- این سیستم صرفا یک نظرسنجی اینترنتی میباشد و هیچ اعتبار و ارزش دیگری ندارد و به هیچ ارگان و سازمان دولتی و شخصی وابسته نیست.
۲- هر بازدیدکننده از هر دستگاه کامپیوتر یا لپ تاپ یا گوشی موبایل فقط یکبار می تواند در نظرسنجی شرکت نماید.
۴- از هرگونه توهین به نامزدهای ریاست جمهوری در بخش نظرات اکیدا خودداری نمایید.
۵- جهت بالابردن کیفیت نظرسنجی و رعایت بی طرفی، ترتیب چینش گزینه ها به ترتیب حروف الفبا می باشد.
۶- پس از رای دادن می توانید نتایج آراء و تعداد کل آراء صحیح محاسبه شده را از قسمت نمایش نتایج مشاهده نمایید.

با توجه به غیر فعال شدن وبلاگ گناه شناسی و انتقال مطالب به وبسایت جدید التاسیس گناه شناسی، عزیزانی که از نرم افزار اندروید گناه شناسی استفاده می کنند، برای دسترسی به آخرین مطالب گناه شناسی لازم است که نرم افزار خود را با دانلود ورژن جدید، از کافه بازار، بروزرسانی نمایند:

نتیجه تصویری برای بازار کافه

https://cafebazaar.ir/app/Ghunah.Shenasi/?l=fa

  • در ضمن با نصب ورژن جدید مطالب گذشته از نرم افزار پاک نخواهد شد.

الحمد لله و به حول و قوه الهی و به درخواست دوستان و با توجه به بالاتر بودن امکانات سایت، وبسایت گناه شناسی چند روزی هست که تاسیس شده و مشغول بارگزاری مطالب جدید در آن هستیم.

و ان شاءالله به زودی همه مطالب این وبلاگ به آنجا منتقل خواهد شد.

از همه همراهانی که ما را در این وبلاگ همراهی می کردند صمیمانه تشکر میکنم و امیدوارم که از این پس پستهای ما را در سایت گناه شناسی پیگیری کنید.

یا علی
آدرس سایت: http://313fadai.ir/


پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

لا یَزالُ البَلاءُ فی المؤمنِ والمؤمنةِ فی جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّى یَلقَى اللّهَ وما علَیهِ مِن‏خطیئةٍ .

 زن و مرد مؤمن، پیوسته در جان و مال و فرزندش گرفتار بلا مى‏شود تا آن که بدون گناه، خدا را دیدار کند.

 منبع: جامع الأخبار: ص 310 ح 856 عن أبی هریرة، بحار الأنوار: ج 67 ص 236 ح 54.


حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :

ألا و إنَّ الخَطایا خَیلٌ شُمُسٌ حُمِلَ علَیها أهلُها و خُلِعَت لُجُمُها فَتَقَحَّمَت بِهِم فی النارِ.

بدانید که گناهان، اسبان چموشى هستند که گناهکاران بر آنها نشسته و لگامهایشان رها شده است، پس سوارانشان را در آتش مى‏افکنند.

 میزان الحکمه حدیث 6744.


 رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) در گفتار حکیمانه‎اى استغفار را اسلحه گنهکار، براى دفاع از خود در برابر دشمن ( انجام گناه، بازگشت به گناه بعد از توبه، عقوبت گناه و شیطان ) شمرده اند :

سِلاحُ الْمُذِنْبِ ، اَلإِسْتِغْفارُ .

 اسلحه گنهکار ، طلب آمرش از خداوند است .

مستدرک الوسائل ، ج 12 ، ص 122 .


کاری که باعث می شد غرور بچه ها از بین برود

سیره شهدا پر است از راهکارهای عملی برای تهذیب نفس و مبارزه با رذایل اخلاقی و ترک گناهان، از جمله روش شهید چمران برای از بین بردن کبر و غرور کاذب موجود در بسیاری از ما انسانهاست که می تواند بسیار راه گشا باشد، به این خاطره خوب توجه کنید:

"ماهی یکبار بچه های مدرسه جبل عامل رو جمع می کرد
می رفتند و زباله های شهر رو جمع آوری می کردند
می گفت: با اینکار هم شهر تمیز میشه ، هم غرور بچه ها می ریزه ."

مجموعه یادگارانکتاب شهید چمران»


عارفی که 30 سال مرتب ذکر می گفت: استغفر الله.
مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته.
گفتم: الحمدلله.
معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
آن الحمدلله ازسر خودخواهی بود نه خداخواهی.


هر دردی دوایی دارد و به فرموده حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام دوا و درمان گناه استغفار است، و هرکس که موفق به استغفار گردد یقینا موفق به درمان گناه و آمرزش شده است.

رسول الله (صلى الله علیه و آله) می فرمایند:

أکثِرُوا مِن الاستِغفارِ؛ فإنّ اللّه َ عَزَّوجلَ لم یُعَلِّمْکُمُ الاستِغفارَ إلّا وهُو یُریدُ أن یَغفِرَ لَکُم.

زیاد استغفار کنید؛ زیراخداوند عزوجل (استغفار) آمرزش خواهى را به شما یاد نداد، مگر براى این که مى خواهد شما را بیامرزد.

(تنبیه الخواطر : 1/5)

اللهم اغفرلی و لوالِدَیَّ و للمؤمنین و المؤمنات و المُسلمین و المُسلمات.

.


بیماران جنسی در جامعه رها هستند؛ فرزندان خود را آماده کنید

7 راهکار مفید برای والدین؛

گناه شناسی: به کودکان از سه سالگی تا پایان دبستان می توان این اصول را به زبان خودشان یاد داد: اندام های جنسی اش را به او بشناسانیم اما نیازی به اسم بردن نیست.

خلیج فارس: لطفا این فیلم را تا آخر ببینید و به همه بفرستید. در برخی کشورها، تا 10 درصد از کودکان مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند؛ هم دختران و هم پسران.

هدف این است: افزایش آگاهی پدر و مادرها برای محافظت از کودکان در برابر بیماران جنسی.

در اشتراک گذاری این فیلم، بکوشیم.

اجازه دهیم همه این فیلم کوتاه را ببینند و آگاه شوند، به خاطر کودکان معصوم و ساده دل.

بخشی از فیلم:
به کودکان از سه سالگی تا پایان دبستان می توان این اصول را به زبان خودشان یاد داد:
  اندام های جنسی اش را به او بشناسانیم اما نیازی به اسم بردن نیست. مثلاً می توانیم از کلمه "جاهای خصوصی" استفاده کنیم و به کودکمان بگوییم: وقتی استخر می روی و لباس هایت را در می آوری، تمام بخش هایی که زیر مایو می ماند جاهای خصوصی تو هستند. .

مشاهده در آپارات:

http://www.aparat.com/v/JlNRj



سؤال یکی از مخاطبین :
خواندن مطالب ادیان مختلف یا فرقه های مختلف گناه است؟
چون علاقه دارم و خیلی در موردشون میخونم و از بعضی از مطالبشون هم خوشم میاد
با اینکه میدونم بهنرین و کاملترین دین شیعه است!
وقتی مطالبشونو میخونم بعدش احساس گناه میکنم.

جواب:
فرقه ها و ادیان باطل محض نیستند که اگر بودند پیروی نداشتند.
داعشی ها با آیات قرآن و روایات و به نام الله سر می برند و الله اکبر سر میدهند.
مشکل اینجاست که این فرق و ادیان، آمیخته مشتی از حق با مشتی از باطل اند.
 اینجاست که تشخیص برای اغلب افراد مشکل است و اینکه خواندن کتب ضاله حرام است از این باب است.
البته مطالعه ى کتاب هاى گمراه کننده براى دانشمندانی که توان فکرى و قدرت تحقیق و بررسى دارند،(که اگر نداشته باشند ممکن است خودشان هم منحرف شوند!) اشکال ندارد چرا که آنها با مطالعه و تحقیق ، حق و باطل را از همدیگر تشخیص مى دهند.
ولى مطالعه آن کتاب ها و یا شنیدن گفتار گمراه کننده براى افراد عادی که فکر ناتوان و دانش اندک دارند، مسموم کننده و خطرناک است و نه تنها خود این کار گناه گناه بلکه ممکن است موجب عاقبت به شری و افتادن به گناهان بزرگتر  و غیر قابل جبران از جمله ارتداد شود.

با این وجود دیدن شبکه های ماهواره ای فرق و دیگر ادیان و همچنین خواندن کتب آنها بسیار خطرناک است.

مطالعه بیشتر در

http://islamquest.net/fa/archive/question/fa15170

http://porseman.org/q/show.aspx?id=134576


محبت به دنیا و غرق شدن در امور دنیوی طبق آموزه های دینی سرچشمه همه گناهان است. جالبتر اینکه در این اینکه نوع انسانها هرچه بیشتر از دنیا بهره مند شوند حرص و طمعشان نسبت به آن افزایش پیدا کرد  حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام ضمن تمثیلی زیبا این مطلب را بیان می دارند:

مَثَلُ الدُّنیا مَثَل مَاءِ البَحر، کُلَّما شربَ مِنهُ العَطشان أزدادَ عَطَشاً حَتّی یقتِله
دنیا چون آب دریاست، هر چه تشنه کامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بکشد.

تحف‌العقول ، ص‌ 417



با گناه به پیروزی نخواهی رسید!
 امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :
ما ظَفِرَ مَن ظَفِرَ بالإثمِ، و الغالِبُ بِالشَّرِّ مَغلوبٌ.
کسى که با گناه به پیروزى دست یابد، پیروز نیست و کسى که با [توسّل به‏] بدى چیره گردد [در حقیقت‏] شکست خورده است.
میزان الحکمه حدیث 6761 .
قابل توجه کسانی که می خواهند با گناه (دروغ و دغل و مال مردم خوردن و پارتی بازی و رشوه و.) در کار و زندگی به پیروزی برسند.


بزرگترین گناهان از نظر حضرت امیرالمؤمنین کدامند؟

مال یتیم خوردن بزرگتر است یا نماز نخواندن؟؟

امام جعفر صادق علیه السلام :

گناهان کبیره در کتاب على علیه السلام هفت است:

کافر شدن به خدا، و قتل نفس و عقوق پدر و مادر، و خوردن ربا بعد از بیّنه، و خوردن مال یتیم از روى ستم، و گریختن از میان مجاهدین، و تعرب بعد از هجرت». راوى مى‏گوید که: عرض کردم:

اینها از همه گناهان، بزرگ‏تر است؟ فرمود: آرى». عرض کردم که: خوردن یک درهم از مال یتیم از روى ستم، بزرگ‏تر و گناهش بیشتر است یا نماز نخواندن؟ فرمود: نماز نخواندن».

عرض کردم که: ترک نماز را از جمله گناهان کبیره نشمردى؟ فرمود که: نخستین چیزى که به تو گفتم، چه چیز بود؟» راوى مى‏گوید که: عرض کردم: کافر شدن به خدا. فرمود:

تارک‏ الصّلوة، کافر است».
تحفة الأولیاء (ترجمه أصول کافى)، ج‏3، ص: 669


حضرت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام:

إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدَراً الَّذِی لایَرَی الدُّنیا لِنَفسِه خَطَرا، اما إنَّ أبدانَکُم لَیس لَها ثَمَنٌ إلّا الجَّنه، فَلا تَبِیعُوها بِغِیرِها
به راستی که با ارزش ترین مردم کسی است که دنیا را برای خود مقامی نداند، بدانید بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز به بهشت نفروشید.

تحف‌العقول‌ ، ص‌410

با این وجود معیار قدر و منزلت انسانها به وابستگی و عدم وابستگی انسان به دنیاست.

همچنین دنیا بازاریست که انسانها یا سود می کنند یا ضرر؛ و سود با کسیست که عمرش را و زندگی اش را فقط با بهشت معاوضه کند.


سه توصیه مشترک از ملا فتحعلی سلطان ­آبادی ره و آیت الله بهجت ره

مرحوم آقا سید منبرالدین اصفهانی» به همراه نامه ­ای از علمای اصفهان به سمت عراق رفت، تا آن را به آیت ­الله میرزای شیرازی برساند. در بین راه، به دیدار ملا فتحعلی سلطان ­آبادی» می­رود. ظاهرا ایشان در آن موقع نابینا شده بود. مرحوم ملافتحعلی از نامه ­ای که در جیب سید منیرالدین بود خبر می ­دهد و حتی محتوای آن را هم به او بیان می­ کند.

سید منیرالدین، هنگام خداحافظی از ملافتحعلی می ­خواهد تا سفارشی به او بنماید.

ایشان می ­فرماید: در هر ماه، نماز اول ماه را بخوان. هر شب نماز لیلۀ ­الدفن را برای مؤمنینی که از دنیا رفته­ اند بخوان. همچنین زیارت عاشورا را هم ترک نکن».

(حضرت آیت ­الله بهجت هم در پاسخ به شخصی که گفته بود: سفارشی به من بفرمایید»، همین سه مطلب را مطرح کردند.) آن­ گاه فرمودند: یکی از اقوام از دنیا رفته بود و بعدها وی را در خواب دیدند که می­ گوید: نمازی که ملافتحعلی خواند، مرا نجات داد».

 روزنه­ هایی از عالم غیب، ص۳۵۵ و ۳۵۶٫ نوشتۀ آیت ­الله سید محسن خرازی


صَلَواتُ اللّه‏ِ وَ صَلَواتُ مَلائِکَتِه وَ اَنْبِیائِه وَ رُسُلِه وَ جَمیعِ خَلْقِه عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللّه‏ِ وَ بَرَکاتُهُ

امام صادق علیه ‏السلام: به خدا قسم، کسى که این صلوات را بفرستد، از گناهانش خارج مى ‏شود مانند روزى که از مادر متولد شده است. (معانی الأخبار / ترجمه محمدى، ج‏2، ص: 362)

این صلوات نورانیت بسیار عجیبی دارد و شایسته است که انسان بر آن مداومت داشته باشد به خصوص اگر کسى بخواهد در بین مردم باشد و از یاد خدا هم غافل نباشد.


ترک نماز 

امام باقر به نقل از رسول خدا می فرماید:
مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْکَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا
بین مسلمان و کافر فاصله‏اى نیست،مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بى ‏اهمیت بداند و نخواند
(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،ص۲۳۱)

حرمت ترک نماز،از انجام بسیاری از اعمال حرام سنگین تر است.چون انسان در ارتکاب بعضی از اعمال حرام،قصد بی حرمتی به خدای متعال و دین را ندارد،بلکه جنبه حیوانی انسان بر او غلبه میکند.در حالیکه رها کردن نماز،موثر از غلبه شهوات بر انسان نیست.بلکه ناشی از ضعف ایمان و بی توجهی به دستور الهی است

به این حدیث دقت نمایید:

از حضرت امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نماز نمى ‏خواند،کافر مى ‏باشد؟
امام فرمود:
چون کار براى‏ شهوت این کار را مى‏ کند ولى آن کس که نماز را ترک مى‏ کند،براى این است که به آن اهمیت نمى ‏دهد.کار براى لذت دنبال را مى ‏گیرد،ولى آن کس که نماز را ترک کرده،قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بى‏ اهمیت شمردن آن مى ‏باشد و هر گاه کسى نظرش استخفاف باشد،کافر مى ‏گردد
(بحار الأنوار،ج‏۶۶،ص۶۶)

یک نکته:
سهل انگاران در نماز با هم تفاوت هایی دارند؛بعضی نماز را به طور کلی ترک می کنند.بعضی نماز را در بعضی اوقات ترک می کنند و آن را سبک می شمارند؛بعضی نماز را انجام می دهند اما نسبت به شرایط آن مثل طهارت،بی اعتنا هستند.
هر کدام به میزان سهل انگاری اش در نماز،بهره ای از این قهر و غضب خواهد داشت.


امام خمینی (ره) چون خورشیدی بود که در این عصر درخشید و تاریخ را متحول کرد و امروز و آینده را تحت تأثیر اندیشه ها و سلوک خود قرار داد و در واقع محبوب قلبها برای امروز و آیندگان خواهد بود آن امام بزرگوار شخصیت نورانی است که باید از رفتار و سلوکش آموخت و به عنوان الگوی زندگی باید بهره ها از آن گرفت.
آن چه در پیش رو دارید مطالبی است که از سیره عملی امام (ره) نقل شده است که برای سرلوحه قرار دادن آن در زندگی مان تقدیم می شود:
احترام برادر بزرگتر در حد یک استاد

بارها و بارها شاهد احترام بیش از حد امام نسبت به آیت الله پسندیده بودیم. ایشان به عنوان برادر بزرگتر و استاد امام در دوران کودکی و نوجوانی در حد یک استاد و شبیه یک پدر، مورد احترام امام قرار می گرفت. مجلس انس امام با برادر بزرگترشان به دور از مسائل ی و رهبری جهان اسلام، احوالپرسی و تفحص از مشکلات احتمالی برادر بود. در این حال شنیدن مسائل عادی زندگی و چکه کردن شیر آب و خرابی دستشویی منزل ایشان برای امام کاملا قابل تحمل بود.[1]
چرا احمد بیمار است؟

امام علاقه عجیبی به همسر و فرزندان و نوه ها و حتی وابستگان خود دارند. حتی اگر یکی از اعضا دفتر ایشان بیماری پیدا کند، امام مرتب احوالپرسی می کنند. سفارش می کنند به مداوا و پزشک و مرتب از وضع آنان جستجو می کنند و امر به رفتن بیمارستان.
یک روز حاج احمد آقا برای خواندن پیام امام به جایی رفته بود. امام صحبت ایشان را از رادیو می شنیدند. ایشان قبل از پیام گفت که امروز حال من مساعد نبود. امام فورا سراغ گرفتند که حال ایشان چطور است و چرا بیمارند؟[2]

به قم که رسیدی تلفن کن!

دختر گرامی امام (ره) نقل می کنند: من ساکن قم بودم. هر وقت که می رفتم با امام خداحافظی کنم به من می فرمودند: به مجردی که به قم رسیدی تلفن کن».
و قید می کردند که:
تلفن که می کنی به حاج عیسی بگو که بیاید بمن بگوید. همین طور تلفن نکن که من رسیده ام. اینها نمی آیند به من بگویند. فکر نمی کنند که من دلواپسم. تو قید کن به حاج عیسی که برو به آقا بگو».
من پیش خودم فکر می کردم که آقا چقدر دلواپس من هستند. در صورتی که خیلی ها هم بودند، ولی هیچکس به من چنین حرفی نمی زد و دیگر بعد از ایشان هم هیچکس به من چنین حرفی نزد. این سخن آقا باعث می شد که من فکر کنم لابد آقا خیلی نسبت به من علاقمند بودند.[3]

آهسته راه می رفتند تا کسی بیدار نشود

خانم امام می گفتند بنده تا یاد دارم و با ایشان زندگی می کنم هر شب (همیشه) به نماز شب می ایستادند و سعی داشتند که مزاحم من یا بچه ها نباشند. حتی یک شب هم ما به خاطر نماز شب آقا بیدار نشدیم، مگر اینکه مثلا خودمان بیدار بودیم. مسافرت هم که می رفتیم آقا برای نماز شب که بیدار می شدند طوری حرکت می کردند و آهسته راه می رفتند و وضو می گرفتند که مزاحم دیگران نبودند.[4]

نمی گویند حرف نزنید

دختر بزرگوار امام می گویند: یکروز دایی من می گفت که رفتم خدمت امام، داشتند رادیو گوش می کردند، اما نخواستند به من بگویند حرف نزن بلکه رادیو را نزدیک گوششان گذاشتند. گاهی که ما دو سه نفری در خدمت ایشان صحبت می کنیم، ایشان به صورت اشاره به ما می گویند حرف نزنید و مستقیما به ما نمی گویند حرف نزنید. یک وقت می بینیم بلند می شوند می روند نزدیک تلویزیون و به آن نگاه می کنند و ما متوجه می شویم که صحبت هایمان موجب شده است که ایشان نتوانند از تلویزیون استفاده کنند.[5]

به ما نصیحت می کردند

نوه امام (ره) می گفتند: ما وقتی پهلوی آقا بودیم خیلی احساس راحتی می کردیم و خیلی رابطه خوبی داشتیم. همه مان حالت امام، پدر بزرگ و همه را می گذاشتیم کنار. دو تا رفیق بودیم، وقتی پهلوی هم بودیم. با همه همین طور بودند. همه همین احساس آرامش را پهلوی ایشان داشتند. جذبه به جای خود، دوستی هایمان، حرفهایی را که با ایشان می زدیم همه خیلی صمیمانه بود. به ما نصیحت می کردند، ولی نه نصیحتی مثل بقیه پدر بزرگها و بزرگترها. جوری به آدم نصیحت می کردند که آدم اصلا احساس نمی کرد. وقتی آدم شب می رفت و رویش فکر می کرد، می فهمید امام دارند راه را به ما نشان می دهند.[6]
ما را به گذشت دعوت می کردند
در خانه امام، کمتر اختلافی پیش می آمد. اگر هم موردی بود سعی می کردیم که آقا متوجه نشوند و این مسئله باعث ناراحتی ایشان نشود. ولی اگر متوجه می شدند، ما را به صبر، گذشت و سازش دعوت می کردند و کوچکترین دخالتی در زندگی فرزندانشان نمی کردند.[7]
توجهشان به خانواده بود
امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هر کدام بین نیم تا یک ساعت) به اهل منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان می رسیدیم و مسائلمان را مطرح می کردیم. اما در این ساعات معمولا، از لحاظ فکری و روحی توجهشان به خانواده بود، هر سوالی می کردیم بدون جواب نمی گذاشتند. حتی هیچگاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمی کردند و می خواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و بر حسب ضرورت مسائلشان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کمبود وقت پاسخ نمی دادند، حتما در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.[8]
بدون آنکه بگویند به آشپزخانه می رفتند

امام برای اولادشان احترام خاصی قایل بودند و بسیار خوشرو و با متانت با آنها رفتار می کردند. گاهی اوقات امام بدون آنکه چیزی به ما بگویند به بهانه ای به آشپزخانه می رفتند و برای ما چای می ریختند. البته ما از این رفتار ایشان احساس شرمندگی می کردیم. ولی امام با این کارها کمال مهمان نوازی و در حقیقت بهترین رفتار را نسبت به فرزندان خود نشان می دادند. [9]
بسیار صمیمی بودند
امام در برخوردهایشان با افراد آن چنان صمیمی بودند که انسان فکر می کرد ایشان هیچ کار و مشغله دیگری ندارند جز اینکه با او صحبت کنند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما (خانواده) سؤال می کردند به گونه ای که واقعا انتظار نمی رفت امام با این همه مسئولیت هایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند. [10]
پیامبر گونه رفتار می کردند
برخورد امام با خانواده شان پیامبر گونه بود. بعد از ظهرها که می شد خانواده امام، نوه ها، دخترها و عروس می آمدند و دور ایشان می نشستند و چنان با امام گرم می گرفتند و شوخی و مزاح می کردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر ی با آن همه مشغله شاید غیر ممکن است.
بعضی از روزها امام با این سن و سال و مشغله کاری با علی (نوه امام) بازی می کرد. ایشان یک طرف اتاق می ایستاد و علی در طرف دیگر و با علی توپ بازی می کرد. [11]
به همه یک اندازه محبت می کردند
دختر بزرگوار امام (ره) نقل می کردند که: امام با افراد خانواده بسیار گرم و مهربان بودند و در عین اینکه ما به خاطر جذبه ای که داشتند حساب می بردیم ولی در همان حال خیلی با پدر، گرم و مهربان و صمیمی بودیم. امام همه اولادشان را به یک نظر نگاه می کنند و به همه به یک اندازه محبت دارند به طوری که بعد از این همه سال ما هنوز متوجه نشدیم امام کدام فرزندشان را بیشتر دوست دارند. [12]
نسبت به بچه ها خیلی مهربان بودند
امام نسبت به بچه های کوچک به قدری مهربان و صبور بودند که آدم حیرت می کرد. از ناراحتی و بیماری فرزندانشان بسیار ناراحت می شدند و در مراجعه به دکتر عجله می کردند.[13]
خیلی کم اهل نصیحت هستند
خانم زهرا مصطفوی دختر امام می گویند: تنها یکی دو مورد بوده که ایشان به ما نصیحت هایی کرده اند. یکی در ازدواج دختر خودم بوده که موقعی که خطبه عقد ایشان را خواندند و ما خصوصی خدمت ایشان بودیم به دختر من نصیحت کردند که: تو هر وقت شوهرت وارد می شود و دیدی خیلی عصبانی است و حتی در آن عصبانیت به تو تهمت زد و یک چیزهای خلاف گفت، تو در آن موقع به ایشان هیچی نگو، بعد از آنکه از عصبانیت افتاد، بعدها بگو این حرفت تهمت بوده» و بعد برگشتند رو به داماد کردند و گفتند: شما هم همین طور، اگر یک وقتی وارد شدید و دیدید ایشان عصبانی است، آن موقع تذکرات را ندهید». [14]
معصیت نکنید
از همسر مکرمه امام (ره) نقل می کنند که: من شصت سال با امام زندگی کردم ندیدم که ایشان یک معصیت بکند». در عین حال به ما اصلا سخت گیری نمی کردند، فقط نصیحت می کردند. همیشه به ما می گفتند سعی کنید معصیت نکنید. همیشه هدفتان این باشد که گناه نکنید. اگر نمی توانید ثواب کنید، اگر توانائیش را ندارید، سعی کنید لااقل معصیت نکنید. [15]
اهمیت جوانی
نوه امام (ره) می گویند: اواخر سال 67، اول ماه شعبان بود که خدمت آقا رسیدم. مفاتیح دستشان بود و می خواستند دعاهای مخصوص ماه شعبان را بخوانند. تا رفتم دست ایشان را ببوسم که مرخص شوم، فرمودند : هر کاری که می خواهی بکنی در جوانی بکن. در پیری باید بخوابی و ناله کنی».[16]
دعای عهد در سرنوشت دخالت دارد
یکی از مسائلی که حضرت امام روزهای آخر توصیه می کردند، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است.
[1] . حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان ـ پاسدار اسلام ـ ش 108 و 107
[2] . حجت الاسلام و المسلمین انصاری کرمانی ـ پیام انقلاب ـ ش 50
[3] . فریده مصطفوی
[4] . مصطفی کفاش زاده
[5] . زهرا مصطفوی
[6] . لیلی بروجردی (نوه امام) ـ شاهد بانوان ـ ش 167
[7] . فریده مصطفوی
[8] . فرشته اعرابی ـ راه نور
[9] . عاطفه اشراقی (نوه امام)
[10] . فرشته اعرابی ـ راه نور
[11] . سید رحیم میریان ـ (عضو بیت امام)
[12] . فریده مصطفوی ـ رومه اطلاعات ـ 11/12/ 60
[13] . خدیجه ثقفی (همسر امام) ـ راه زینب ـ ش 38
[14] . زهرا مصطفوی
[15] . نعیمه اشراقی ـ پلیس انقلاب ـ سال 9 ـ ش 100
[16] . حجت الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی
@#@ می گفتند: صبح ها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد». چیزی که به خانواده می گفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرمات بود. [1]
می دانید غیبت چقدر حرام است؟
دختر مکرمه امام می گویند: یک بار آقا همه اهل خانه را صدا کردند و گفتند: من بنا داشتم یک دفعه که همه با هم جمع هستید چیزی برای شما بگویم». بعد گفتند: شما می دانید غیبت چقدر حرام است؟» گفتیم بله. بعد گفتند: شما می دانید آدم کشتن عمدی چقدر گناه دارد؟» گفتیم بله. فرمودند: غیبت بیشتر!» بعد گفتند: شما می دانید فعل نامشروع و عمل خلاف عفت () چقدر حرام است؟» گفتیم بله. فرمودند: غیبت بیشتر». [2]
کسی جرأت غیبت نداشت
یاد ندارم کسی جرأت کرده باشد در منزل، نزد امام حتی به شوخی هم غیبت بکند چون آقا بسیار ناراحت می شدند. [3]
انسان باید خودکفا باشد
دختر گرامی امام (ره) می گویند: در جمع که نشسته بودیم یک مرتبه می دیدیم که آقا دارند به طرف آشپزخانه می روند. از ایشان سؤال کردیم کجا تشریف می برید، می گفتند: می روم آب بخورم.
می گفتیم: به ما بگوئید تا برایتان آب بیاوریم». می فرمودند: مگر خودم نمی توانم این کار را انجام بدهم؟» بعد با خنده می گفتند: انسان باید خود کفا باشد». [4]
آمدم کمکتان کنم
شهید محلاتی می گویند: روزی بر حسب اتفاق که تعداد میهمانان منزل امام زیاد شده بود، پس از صرف غذا و جمع کردن ظروف دیدم امام به آشپزخانه آمدند. چون وقت وضو گرفتنشان نبود، پرسیدم چرا امام به آشپزخانه آمدند. امام فرمودند: چون امروز ظروف زیاد است، آمدم کمکتان کنم».[5]
شب را تقسیم بندی می کردند
همسر مکرمه امام (ره) تعریف می کردند که چون بچه هایشان شبها خیلی گریه می کردند و تا صبح بیدار می ماندند؛ امام شب را تقسیم کرده بودند؛ یعنی مثلا دو ساعت خودشان از بچه نگهداری می کردند و خانم امام (ره) می خوابیدند و دو ساعت خود می خوابیدند و خانم بچه ها را نگهداری می کرد. روزها بعد از تمام شدن درس، امام ساعتی را به بازی با بچه ها اختصاص می دادند تا کمک خانم در تربیت بچه ها باشند. [6]
به خانم یادآوری می کردند
امام تا آخر عمرشان هرگز به همسرشان نگفتند: یک لیوان آب به من بده». اما خودشان مکررا این کار را برای خانم انجام می دادند. مثلا می دانستند خانم گاهی فراموش می کنند قرصشان را بخورند، به ایشان یادآوری می کردند. [7]
ببخشید شما را زحمت دادم
ایشان همچنین می گویند: یک روز در حیاط نشسته بودم که یکی از خدمتکاران با عجله و خوشحال آمد و گفت: حاجی خوشا به سعادتت، خوشا به حالت!» گفتم: چه شده است؟» گفت: آقا برایت هدیه فرستاده اند». گفتم: آخر ما چه قابلیتی داریم؟» خدمتکار، هدیه امام را به من داد. هدیه امام یک عبا بود. عبایی که از زمان طلبگی شان مانده بود. لای یک کاغذ کادوی قشنگ پیچیده و با چسب چسبانده بود. این قدر محبت داشتند. البته نه تنها به من، بلکه به همه. هر کس کاری برای آقا انجام می داد چند مرتبه به او می گفتند: ببخشید شما را زحمت دادم. از شما تشکر می کنم. خیلی معذرت می خواهم». [8]
تا جوان هستید
همچنین این خدمت گزار بیت امام یادآور می شوند: سال 65 یک شب که در کنار امام خوابیده بودم و در ایامی بود که امام تازه از بیمارستان مرخص شده بودند، امام هنوز حال نقاهت داشتند. با این همه برای نماز شب برخاستند. ایشان وقتی خواستند وضو بگیرند موقع مسح کشیدن پا، چون نمی توانستند و برایشان مشکل بود دستشان را به شانه بنده تکیه کردند و فرمودند: فلانی، گفتم: بله، فرمودند: تا جوان هستید عبادت خدا را بکنید اگر پیر شدید مثل من دیگر نمی توانید. (94)
لذت عبادت در جوانی است
آقای توسلی از اعضای بیت امام (ره) نقل می کنند: یک شب متوجه شدم امام با صدای بلند گریه می کند من هم متأثر شدم و شروع کردم به گریه کردن. ایشان برای تجدید وضو بیرون آمدند، متوجه من شدند، فرمودند: فلانی تا جوان هستی قدر بدان و خدا را عبادت کن. لذت عبادت در جوانی است آدم وقتی پیر می شود دلش می خواهد عبادت کند اما حال و توانی برایش نیست. [9]

[1] . فاطمه طباطبایی ـ شاهد بانوان ـ ش 168
[2] . زهرا مصطفوی ـ رومه اطلاعات ـ 17/3/ 67
[3] . فریده مصطفوی ـ رومه اطلاعات ـ 11/12/ 60
[4] . فریده مصطفوی
[5] . مرضیه حدیدچی ـ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی ـ ج 4
[6] . فاطمه طباطبایی ـ ویژه نامه رومه اطلاعات ـ 14/3/ 69
[7] . فاطمه طباطبایی
[8] . سید رحیم میریان
[9] . حجت الاسلام و المسلمین توسلی ـ حوزه ـ ش

آهسته راه می رفتند تا کسی بیدار نشود

خانم امام می گفتند: بنده تا یاد دارم و در طول زندگی مشترک با ایشان هر شب (همیشه) به نماز شب می ایستادند و سعی داشتند که مزاحم من یا بچه ها نباشند. حتی یک شب هم ما به خاطر نماز شب آقا بیدار نشدیم، مگر این که مثلاً خودمان بیدار بودیم. مسافرت هم که می رفتیم آقا برای نماز شب که بیدار می شدند، طوری حرکت می کردند و آهسته راه می رفتند و وضو می گرفتند که مزاحم دیگران نبودند.1


تنها جلوی پایشان روشن بود

در دل شب هنگامی که امام برای نماز شب برمی-خاستند، لامپ را روشن نمی کردند، بلکه از یک چراغ قوه ی بسیار کوچک استفاده می کردند که تنها جلوی پای ایشان را روشن می کرد. امام به آرامی راه می-رفتند تا دیگران بیدار نشوند.2


دیگر پیش من نخواب!


من مدت ها نزد امام می خوابیدم، مواقعی که مادرم سفر بود. ایشان می گفتند: تو نمی خواهد پیش من بخوابی، چون تو خوابت خیلی سبک است و این برای من اشکال دارد.» حتی ساعتی را که برای بیدار شدن شان بود یک وقتی لای یک چیزی پیچیدند و بردند دو اطاق آن طرف تر که وقتی زنگ می نزد من بیدار نشوم. من بیدار شده بودم، بیدار بودم اما به روی خود نیاوردم که بیدار شده ام. چون ایشان می-خواستند نماز شب بخوانند. فردا صبح برای این که ببینند من بیدار شدم یا نه، به من گفتند: تو صدای زنگ را شنیدی؟»


من می خواستم نه راست بگویم نه دروغ، گفتم مگر توی اطاق شما ساعت بود که من بیدار شوم؟ ایشان هم متوجه شدند که من دارم زرنگی می کنم. گفتند: تو جواب مرا بده، تو از صدای ساعت بیدار شدی؟» ناچار بودم بگویم بله. لذا گفتم من احتمالاً بیدار بودم (برای این که واقعاً صدای ساعت خیلی دور بود و خیلی ضعیف) پس از این آقا گفتند:دیگر تو نباید پیش من بخوابی، برای این که من همه اش ناراحت این هستم که تو بیدار می شوی.» گفتم، من مخصوصاً می خواهم که کسی پیش شما بخوابد (موقعی بود که ایشان ناراحتی قلبی داشتند و به تهران آمده بودند) که اگر شبی ناراحتی پیدا کردید، بیدار شود. گفتند: نه، برو به دخترت لیلی بگو بیاید پیش من.» بعد از چند روزی که گذشت، گفتند: لیلی هم دیگر لازم نیست بیاید.»3 (امام فرموده بودند، لیلی هم به این دلیل نیاید که او مرتب پتویش را کنار می اندازد و من ناچار می شوم شبی چند بار پتو را روی او بیندازم!)


ناهار خورشت دارید؟


وارد اتاق امام که می شدی، انگار وارد بهشت شده ای چون بوی عطر می دهد. به خاطر این که آقا روزی چند بار ادوکلن و عطر استفاده می کنند. گاهی ما در منزل که کار آشپزخانه را انجام می دادیم بعد که می رفتیم خدمت امام، وقتی می نشستیم سرشان را برمی گرداندند و می گفتند: (ناهار فلان خورشت را دارید؟) غیرمستقیم می خواستند بگویند که بوی سبزی می دهی. البته هیچ وقت چیزی به ما نمی گفتند. حتی من یک دفعه گفتم، شما چه قدر باید ما را تحمل کنید. نمی خواستند خلاف بگویند، لذا گفتند: خوب تحمل می کنم.»4


چرا داد می کشید؟


یک بار یکی از بستگان مان در چند سال پیش (در زمان بنی صدر) آمدند خدمت امام. تابستان بود و ما توی حیاط بودیم. آن شخص خیلی اعتراض داشت و نظرات خاص خودش را داشت و خیلی بلند و تند با امام برخورد کرد. می گفت شما باید بگذارید بیایند در منزل تان مرگ بر فلان و بهمان بگویند، اما امام با این که من در قیافه شان ناراحتی را می دیدم با او برخوردی خیلی ملایم داشتند و به او گفتند: چرا داد می کشید؟ بیایید با هم صحبت کنیم، حالا جوری با هم کنار می آییم. من که نگفتم کسی نیاید و جلوی کسی را نگرفتم، همه در صحبت های شان آزاد هستند.»و خیلی ملایم با او برخورد کردند و این برخورد در دورانی بود که امام کسالت داشتند و من نگران قلب ایشان بودم.5


خیلی گذشت داشتند


من شاهد بودم که افرادی می آمدند و توهین می-کردند. شدید توهین می کردند اما در ایشان هیچ حالت خشونت یا تندی ظاهر نمی شد. مثلاً (حرف مال خیلی سال پیش است که من هنوز ازدواج نکرده بودم) یک روز سر سفره ی شام بودیم که یکی از بستگان ما روی مسئله ای عصبانی شد، چنان از جا بلند شد که ما فکر کردیم رفت طرف حضرت امام که ایشان را مثلاً بزند. ولی امام هیچ عکس العملی نشان ندادند. البته او فقط هجوم برد و خودش نیز متوجه شد و برگشت. اما امام آرام همین طور که نشسته بودند سر سفره – شام بادمجان سرخ کرده داشتیم – یادم است، هیچ برخوردی نشان ندادند و هیچ حالت خشم یا عکس العملی اصلاً نشان ندادند.6


نمی گویند حرف نزنید


یک روز دایی می گفت که رفتم خدمت امام، داشتند رادیو گوش می کردند، اما نخواستند به من بگویند حرف نزن، بلکه رادیو را نزدیک گوش شان گذاشتند. گاهی که ما دو سه نفری در خدمت ایشان صحبت می-کنیم، ایشان به صورت اشاره به ما می گویند حرف نزنید و مستقیماً به ما نمی گویند حرف نزنید. یک وقت می بینیم بلند می شوند می روند نزدیک تلویزیون و به آن نگاه می کنند و ما متوجه می شویم که صحبت-های مان موجب شده است که ایشان نتوانند از تلویزیون استفاده کنند.7


خودشان از اتاق بیرون می روند


این که من می گویم امام نصیحت نمی کنند؛ یعنی مثلاً وقتی ایشان به رادیو گوش می کنند و ما با همدیگر در حضورشان صحبت می کنیم امام بلند می شوند و توی حیاط می روند و رادیو گوش می کنند، اما به ما نمی-گویند از اتاق من بروید، بلکه خودشان رادیو را برمی دارند و از اتاق بیرون می روند و گوش می-کنند.8


همیشه لبخند می زدند


هر کس از خانواده ی امام که به دیدار ایشان می رفت احساس می کرد که آقا خیلی دوستش دارد. همه ی ما این احساس را داشتیم که امام بیشتر از همه به ما علاقه دارد. امام خصوصیاتی داشتند که قابل صحبت نیست. من هنوز یادم نمی آید که به اتاق امام وارد شده باشم و ایشان لبخند نزده باشند.9


توجه شان به خانواده بود


امام در تمام طول شبانه روز حتی یک دقیقه وقت تلف شده و بدون برنامه از قبل تعیین شده نداشتند. ایشان با توجه به شرایط سنی و میزان فعالیتی که داشتند باز هم ساعات خاصی را در سه نوبت (هرکدام بین نیم تا یک ساعت) به اهل منزل اختصاص داده بودند که هر کدام از ما که مایل بودیم خدمت ایشان می رسیدیم و مسائل مان را مطرح می کردیم. امام در این ساعات معمولاً فکراً و روحاً توجه شان به خانواده بود، هر سؤالی می کردیم بدون جواب نمی-گذاشتند. حتی هیچ گاه خودشان ابتدا مسائل را مطرح نمی کردند و می خواستند که از این وقت، اعضای خانواده استفاده کرده و بر حسب ضرورت مسائل شان را عنوان کنند. اگر سؤالی را به دلیل کم بود وقت پاسخ نمی دادند، حتماً در خاطرشان بود که در فرصت مناسب دیگری پاسخ دهند.10


از ما اجازه می گرفتند


اگر زمانی وارد اتاق امام می شدیم و ایشان مشغول خواندن قرآن بودند؛ از ما اجازه می گرفتند که خواندن آن صفحه را تمام کنند و بلافاصله آن صفحه را تمام می کردند و بعد به ما اظهار محبت می-فرمودند.11


بسیار صمیمی بودند


امام در برخوردهای شان با افراد آن چنان صمیمی بودند که انسان فکر می کرد ایشان هیچ کار و مشغله ی دیگری ندارند جز این که با او صحبت کنند. گاهی از مسائل شخصی و مشکلات ما سؤال می کردند به-گونه ای که واقعاً انتظار نمی رفت امام با این همه مسئولیت هایی که بر دوش دارند و با این وقت اندک، این قدر نسبت به مسائل خانواده دقت داشته باشند.12


پیامبرگونه رفتار می کردند


برخورد امام با خانواده شان پیامبرگونه بود. بعدازظهرها که می شد خانواده ی امام، نوه ها، دخترها و عروس می آمدند و دور ایشان می نشستند و چنان با امام گرم می گرفتند و شوخی و مزاح می-کردند که تصور چنین حالتی برای یک رهبر ی با آن همه مشغله شاید غیرممکن باشد.من بعضی از روزها شاهد بودم که امام با این سن و سال و مشغله ی کاری با علی بازی می کرد. ایشان یک طرف اتاق می ایستاد و علی در طرف دیگر و با علی توپ بازی می کرد.13


نگفتم عزیزترین موجود!


تفاوت بین بچه های خانواده را هنوز هم ما متوجه نشده ایم. الان ایشان شاید حدود سیزده، چهارده تا نوه دارند. حتی یک نتیجه ی دو، سه ساله هم دارند، البته به استثنای یک پسر کوچک که تازه خدا به برادرم داده است و ما حس می کنیم و به نظر می-آیدکه برای آقا فرق دارد؛ چون هر چه باشد در خانه با ایشان هست و حالت اولاد را دارد، اما به طور کلی ما هیچ وقت متوجه تبعیض نشدیم.


واقعاً نتوانستیم بفهمیم که کدام را بیشتر دوست دارند. اتفاقاً یک وقتی آقای رفسنجانی از قول امام در نماز جمعه گفتند: امام گفته اند: احمد که عزیزترین اولادهای من است .» بعد که ما به امام خرده گرفتیم، ایشان گفتند: من در بین اولادهای مرد گفتم و مردها با زن ها مرزشان دوتاست. از مردها خوب بله! احمد از همه عزیزتره. نه موجود! من که نگفتم عزیزترین موجود!» و واقعاً ما یک بار ندیدیم که آقا جانب یکی از بچه ها را بگیرند و ما واقعاً نفهمیدیم که ایشان به کدام مان بیشتر توجه می کنند. چون ایشان درست با روحیه ی من از امور مورد علاقه ام صحبت می کنند و می پرسند و بزرگم و با بچه ها و نوه ها هم طبق روحیه ی آن ها برخورد می کنند.14


شما اصلاً مرا می شناسید


اگر ما یک روز، دو روز به خانه شان نمی رفتیم، وقتی می آمدیم، می گفتند: کجاها بودید شما؟ اصلاً مرا می شناسید؟» یعنی این طور مراقب اوضاع بودند. این قدر متوجه بودند. من بچه ی خودم را؛ فاطمه را، بعضی اوقات می بردم. یک روز وارد شدم دیدم آقا توی حیاط قدم می زنند. تا سلام کردم گفت: بچه ات کو؟» گفتم: نیاورده ام، اذیت می کند. به حدی ایشان ناراحت شدند که گفتند: اگر این دفعه بدون فاطمه می خواهی بیایی، خودت هم نباید بیایی.» این قدر روح شان ظریف بود.


می گفتم: آقا شما چرا این قدر بچه ها را دوست دارید؟ چون بچه-های ما هستند دوست شان دارید؟ می گفتند: نه، من به حسینیه که می روم اگر بچه باشد حواسم می رود دنبال بچه ها؛ این قدر من دوست دارم بچه ها را. بعضی وقت ها که صحبت می کنم، می بینم که بچه ای گریه می کند یا بچه ای دارد دست تکان می دهد، یا اشاره می کند؛ حواسم می رود به بچه.»15


مواظب باش روی گُل نروی

امام هیچ وقت مرا دعوا نمی کردند و با زور چیزی را به من تحمیل نمی کردند. یک روز که در حیاط بازی می کردم و امام قدم می زدم پایم روی یک گُل رفت و خراب شد. امام به آرامی به من گفت: مواظب باش، وقتی بازی می کنی روی گل نروی و خراب نکنی.»16


متوجه این مسئله نیستید


بعضی وقت ها که ما با هم اختلافی بر سر یک مسئله پیدا می کردیم امام ناراحت می شدند، ولی حتی لفظ تو نمی فهمی را هم در عصبانیت به ما نمی گفتند بلکه می فرمودند، شما متوجه نیستید. یعنی تا این حد امام متوجه بودند در هنگام عصبانیت لفظ زشت یا خلاف شرع و اخلاق به کار نمی بردند. فقط می-فرمودند: شما متوجه این مسئله نیستید.»17


باید این ها را بخوانم و به مردم جواب بدهم


یادم می آید یکی از بچه های مرحوم اشراقی، که نوه ی امام بود، یک روز در راهرو آمد و یک لنگه کفش برداشت و گفت می خواهد امام را بزند. من دنبالش دویدم تا لنگه کفش را بگیرم، ولی او در را باز کرد و به داخل اتاق رفت. تا رفتم او را بگیرم امام دست شان را بلند کردند و به من فهماندندکه کاری نداشته باشم. بچه سه، چهار بار با کفش به امام زد. بعد امام او را بغل کردند و بوسیدند و گفتند:


باباجون اگر من به شما می گویم که به این کاغذها دست نزنی به این خاطر است که این ها مال مردم است و من باید آن ها را بخوانم و جواب بدهم و اگر پاره شوند پیش خدا مسئولم.»یعنی بدون آن که حالت خاصی در چهره شان پیدا شود خیلی راحت با آن بچه برخورد کردند. بالاخره بچه لنگه کفش را همان جا گذاشت و از اتاق بیرون رفت.


بلند شدند و شعار دادند


یک روز که همه دور هم در اتاق جمع بودیم. علی گفت: من می شوم امام، مادر هم سخنرانی کند، آقا هم بشوند مردم. علی از من خواست که سخنرانی کنم. من کمی صحبت کردم و بعد به آقا اشاره کردم که شعار بده. آقا هم همان طور که نشسته بودند، شعار دادند. علی گفت: نه، نه، باید بلند بشی. مردم که نشسته شعار نمی دهند. بعد آقا بلند شدند و شعار دادند.19


 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :

 مَن سَعى لِمَریضٍ فی حاجَةٍ قَضاها أو لَم یَقضِها، خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومَ وَلَدَتهُ امُّهُ.

هر کس در بر آوردن نیاز بیمارى بکوشد، خواه بتواند آن را بر آورده سازد و خواه نتواند، از زیر بار گناه خویش بیرون مى‏رود، به سان آن روز که از مادر، زاده شده است».

 من لایحضره الفقیه: ج 4 ص 16 ح 4968 و بحار الأنوار: ج 81 ص 217 ح 9.

برای رسیدن به ثواب این عمل صالح حتما لازم نیست که پرستار باشی بلکه باید کمی باهوش باشی، و اگر خدای ناکرده فرزندت، همسرت، والدینت یا هر کس دیگر بیمار شد یا موقعیت همراهی از بیماری در بیمارستان برایت پیش آمد می توانی با خدمت کردن و مراقبت از وی همه گناهانت را پاک کنی.


شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که آیا نگاه حرام جزء گناهان کبیره است؟

و شاید اصلا تصور نکنید که ممکن است، نگاه از گناهان کبیره باشد!!

همه مراجع عظام تقلید نظرشان در رابطه با پرسش فوق این است: خیر، نگاه حرام جزء گناهان کبیره نیست، ولى اگر نگاه حرام به عمد تکرار شده و بر آن اصرار ورزیده شود، حکم گناه کبیره را پیدا مى کند.[1]

حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّهِ سبحانَهُ ذَنبٌ صَغُرَ عِندَ صاحِبِهِ[2]

بزرگترین گناه نزد خداى سبحان، گناهى است که در نظر گنهکار خُرد آید.

 


[1] . امام، تحریر الوسیله، ج1 شرائط امام الجماعة، و م1؛ فاضل، نورى، مکارم، تعلیقات على العروة (شرائط امام الجماعة)، م13؛ تبریزى، التعلیقه على منهاج الصالحین (التقلید)، م29؛ صافى، هدایة العباد، ج2، م1244و 1245؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج1، م29؛ بهجت، وسیلة النجاة، ح1، م1061، 1062؛ دفتر: وحید،  اى.

[2] . میزان الحکمه حدیث 6771.  


 

یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ الانفطار۶

 اى انسان! چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است؟؟

حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :

عجب است از انسان متکبری که ابتدای خلقتش از آب گندیده نطفه است که اگر لطف خدا بر خلقتش نبود جایگاهش مزبله گاه و چاه مستراح بود و در پایان عمرش نیز مرداری بدبو است که جایگاهش زیر خاک است و در هنگام زنده بودنش نیز ظرفی از برای نجاست است که در شکمش از ادرار و مدفوع انباشته گشته و توالتی سیار است و با این حال این انسان متکبر و سرکش در مقابل خداوند و دستوراتش تکبر و سرکشی می کند و بندگی و عبادت او را به جای نمی آورد. 

آثار الصادقین جلد 12 صفحه 365


داوران مسابقه فوتبال خطاهای مهم را تذکر می دهند یا اقدام به دادن کارت زرد و قرمز می نمایند آنان می دانند که اگر بخواهند برای تمام خطاها کارت قرمز بدهند و یکی یکی بازیکنان را از زمین بازی اخراج نمایند دیگر بازیکنی در زمین نمی ماند ، داور هستی نیز چنین رویه ای را دارند اگر خداوند اراده نمایند هر گناهی را بدون تأخیر مجازات نمایند عمر بسیاری از انسانها به پایان می رسد اما شیوه خداوند مهربان چنین است که به خاطر رحمت و لطف خود و به منظور بازگشت انسانها از خطاها به آنان مهلت می دهد و بسیاری از خطاهای انسانها را نادیده می انگارد اما باید انسانها بدانند که انَّ اللهَ یُمهِل و لا یُهمِل خداوند مهلت می دهد اما اهمال در مجازات نمی نماید .»[1]

این همان مهلت خداوند به بندگان بخاطر دو سنت الهی جاری در زندگی انسانهاست: الف. سنت استدراج یا ب. سنت امهال.

الف. سنت استدراج:

علامه طباطبایی درباره سنت استدراج در ذیل آیه 2 سوره اعراف وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ».

می‌فرماید: استدراج در لغت به معنای این است که کسی در صدد برآید پله پله و به تدریج از مکانی یا مقامی بالا رود یا پایین آید و یا نسبت به آن نزدیک شود. لکن در این آیه قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت؛ و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، در نتیجه ایشان با زیاده‌روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می‌شوند، پس می‌توان گفت:استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت‌ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.»[2]

 

ب.سنت امهال:

امهال یعنی مهلت دادن، خداوند متعال برای رعایت یک سلسله مصالحی که ما از برخی از آن‌ها نا آگاهیم در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی‌کند بلکه به آنان فرصت و مهلت می‌دهد. اموری را در حد درک بشری می‌توان به عنوان فلسفه امهال نام برد:

ازدیاد در گناه و عذاب الهی

خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه 178 چنین می‌فرماید: وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ ِلأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیت، ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابی خفت آور خواهند داشت.» یعنی خداوند به کفار مهلت می‌دهد و این مهلت در حقیقت یک بستر آزمایشی است که ان‌ها خود را در آن محک بزنند. اما آن‌ها به سوء اختیار خود راه گمراهی را بر می‌گزینند و فریب امهال الهی را می‌خورند و غرق در گناه می‌شوند. به بیان دیگر این ازدیاد گناه، نتیجه و عاقبت غفلت آن‌ها از هشدارهای خداوند است.

فرصت توبه و بازگشت

اگر خداوند در عقاب ظالمان تعجیل کند و فرصت توبه و اصلاح به آنان ندهد، اولاً انسانی باقی نمی‌ماند که از عقوبت دنیوی سالم بماند و ثانیاً با نبود فرصت توبه، روح ناامیدی بر مردم حاکم می‌شود. خداوند در سوره فاطر آیه 45 می‌فرماید: لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیرًا اگر خدای متعال مردم را به آنچه می‌کنند مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبنده‌ای را بر پشت زمین باقی نمی‌گذاشت ولی مؤاخذه انان را تا سرآمدی معین به تأخیر می‌اندازد و چون سرآمدش در رسد خدا به کار بندگانش بیناست.».

بنابراین امهال و استدراج نسبت به برخی از گنهکاران مقدمه عذاب سخت الهی است و نسبت به برخی دیگر سبب توبه و بازگشت به سوی رحمت الهی باشد.



[1] . فوتبال زندگی –محمد فاتحی صفحه: 62

[2] . ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 8، ص 454.


جاءَ رَجلٌ إلى النبیِّ صلى الله علیه و آله فقالَ: یا رسولَ اللّهِ ما مِن عَمَلٍ قَبیحٍ إلّا قَد عَمِلتُهُ، فهَل لِی مِن تَوبَةٍ؟ فقالَ لهُ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله: فهَل مِن والِدَیکَ أحَدٌ حَیٌّ؟ قالَ: أبی، قالَ: فاذهَبْ فَبَرَّهُ. قالَ: فلَمّا ولّى‏، قالَ‏ رسولُ‏ اللّهِ صلى الله علیه و آله: لَو کانَت امُّهُ! [1]

 مردى خدمت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آمد به ایشان عرض کرد: هیچ کار زشتى نیست که نکرده باشم. آیا راه توبه و بازگشت برایم وجود دارد؟ حضرت فرمود: آیا از پدر و مادرت کسى زنده هست؟ عرض کردم: پدرم. فرمود: برو و به او نیکى کن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کاش مادرش مى‏بود! (یعنى اگر او زنده بود و به او نیکى مى کرد، زودتر آمرزیده مى شد).

                                       


[1] . بحار الأنوار: 74/ 82/ 88.

 



پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

ثَلاثَةٌ مِنَ الذُّنُوبِ تُعْجَلُ عَقُوبَتُها وَلاتُؤَخَّرُ اِلَى الاخِرَةِ: عُقُوقُ الْوالِدَیْنِ، وَ الْبَغْىُ عَلَى النّاسِ وَکُفْرُ الاِْحْسانِ.    

کیفر سه گناه به قیامت نمى ماند (یعنى در همین دنیا مجازات مى شود.)
1 ـ عاق پدر و مادر
2 ـ ظلم و به مردم
3 ـ ناسپاسى در مقابل احسان و نیکى.

میزان الحکمه، ج‏4، ص: 289، حدیث6857.


پیامبر صلی الله علیه و آله:

 اَلذَّنْبُ شومٌ عَلى غَیْرِ فاعِلِهِ اِنْ عَیَّرَهُ ابْتُلِىَ بِهِ وَ اِنْ اَغْتابَهُ أَثِمَ وَ اِنْرَضىَ بِهِ شارَکَهُ؛

گناه براى غیر گناهکار نیز شوم است، اگر گنهکار را سرزنش کند به آن مبتلا مى شود،اگر از او غیبت کند گنهکار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شریک وى است.

 [نهج الفصاحه، ح ۱۶۲۳]


لا تَکُونَنَّ حَدیدَ النَّظَرِ إلى ما لَیسَ لکَ فإنّهُ لَن یَزنِی فَرجُکَ ما حَفِظتَ عَینَکَ، فإن قَدَرتَ أن لا تَنظُرَ إلى ثَوبِ المرأةِ التی لا تَحِلُّ لکَ فافعَل.

 نباید به آنچه (زنى) که تعلّق به تو ندارد خیره شوى؛ چون تا زمانى که چشم خود را نگه دارى هرگز مرتکب نمی‎شوى. اگر می توانى که [حتّى‏] به جامه زن نا محرم نگاه نکنى چنین کن.

میزان الحکمه، ج‏5، ص45، حدیث: 7855.


 

خیلی از مردم بخاطر فرزندان و خانواده دچار گناه می شوند، با نافرمانی پروردگار و پا گذاشتن روی حقوق مردم، معصیت کار میشوند و در توجیه می گویند: بخاطر آسایش و محبت به خانواده این کارها را مرتکب شدم!

درست است که تلاش برای رفاه خانواده در حکم جهاد است اما به چه قیمتی؟!!

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرمایند:

 إیّاکَ أن تَدَعَ طاعَةَ اللّهِ و تَقصِدَ مَعصیتَهُ شَفَقةً على أهلِکَ، لأنَّ اللّهَ تعالى یَقولُ: یا أَیُّها الناسُ اتَّقُوا رَبَّکُم و اخْشَوْا یَوماً لا یَجزِی والدٌ عن وَلَدِهِ و لا مولودٌ هو جازٍ عَن والِدِهِ شَیْئاً»( لقمان: 33.)

مبادا به خاطر دلسوزى براى خانواده‏ات، طاعت خدا را وا گذارى و به نافرمانى او روى آورى؛ زیرا خداوند متعال مى‏فرماید: اى مردم! از پروردگارتان بترسید و از آن روزى بهراسید که نه پدرى مى‏تواند براى فرزندش کارى بکند و نه فرزندى براى پدرش».

میزان الحکمه،ج‏4،263 حدیث: 6743.

 

 

 

 


امام صادق علیه‏السلام:

اجتَنِبُوا المَعاصِیَ لَیلَةَ الجُمُعَةِ؛ فَإِنَّ السَّیِّئَةَ مُضاعَفَةٌ وَالحَسَنَةَ مُضاعَفَةٌ.

ومَن تَرَکَ مَعصِیَةَ اللّهِ لَیلَةَ الجُمُعَةِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ کُلَّ ما سَلَفَ فیهِ، وقیلَ لَهُ: استَأنِفِ العَمَلَ، ومَن بارَزَ اللّهَ لَیلَةَ الجُمُعَةِ بِمَعصِیَةٍ أخَذَهُ اللّهُ بِکُلِّ ما عَمِلَ فی عُمُرِهِ، وضاعَفَ عَلَیهِ العَذابَ بِهذِهِ المَعصِیَةِ.

فَإِذا کانَ لَیلَةُ الجُمُعَةِ رَفَعَت حیتانُ البُحورِ رُؤوسَها، ودَوابُّ البَراری، ثُمَّ نادَت بِصَوتٍ ذَلِقٍ: رَبَّنا لا تُعَذِّبنا بِذُنوبِ الآدَمِیِّینَ.

در ، از گناهان بپرهیزید؛ چون گناه، چند برابر مى‏شود، و حسنه هم چند برابر مى‏شود.

هر کس در ، نافرمانى خدا را ترک کند، همه گناهان گذشته او، در آن بخشوده مى‏شود و به او مى‏گویند: کار را از سر بگیر». و هر کس در ، با انجام دادن گناهى به مبارزه با خدا بپردازد، خداوند، او را به همه کرده‏هایش در طول عمرش مؤاخذه مى‏کند و به سبب این گناه، عذابش را دو چندان مى‏نماید.

چون مى‏شود، ماهیان دریاها و حیوانات صحراها، سرهاى خود را بالا کرده، با صدایى ملتمسانه مى‏گویند: خدایا! ما را به سبب گناهان آدمیان، عذاب نکن!».

بحار الأنوار: 89/ 283/ 28.


تبلیغات

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل های کمیاب مهدی ندایی غسل آتش DaDaMusic|دادا موزیک نظافت صنعتی خواب پوچ ، پوچ بینان قابل تعبیر نیست وبلاگ روی پوشان قزوین فروشگاه هودینگ یادداشت های من غرغرهای من